" دانلود فایل های دانشگاهی | ۲-۲-۵ مدیریت سرمایه در گردش در مرحله عمل – 4 "
“
از سوی دیگر میدانیم که برای به حداکثر رسانیدن ارزش سهام شرکت، مدیران مالی باید اهداف سه گانه زیر را در نظر گیرند:
۱ـ تعیین اندازه شرکت و نرخ رشد آتی آن
۲ـ تعیین بهترین ترکیب دارایی های شرکت (مصارف وجوه)
۳ـ تعیین بهترین ترکیب منابع شرکت (ساختار اولیه)
که تعیین میزان سرمایه در گردش مناسب به نوعی با هر سه هدف فوق در کنش و واکنش متقابل است.
یک مدیر مالی و سایر مدیران که در اتخاذ تصمیمات مالی سهیم هستند، میتوانند با راهبردهایی گوناگون یک مؤسسه را با موفقیت با شکست قرین کنند(کیائی، ۱۳۸۷).
سرمایه در گردش شرکت برای اعتبار دهندگان برون سازمانی( بانکها و مؤسسات اعتباری) عامل مهمی برای اعطای این اعتبارات و تسهیلات به شمار می رود . در واقع هر چه این عدد افزایش یابد توانایی شرکت در باز پرداخت دیون نیز افزایش مییابد. از سوی دیگر فزونی سرمایه درگردش برای مدیریت سازمان از این نظر که از منابع برون سازمانی استفاده نکرده است و یا دارایی جاری بیش از حد نگهداری کرده میتواند یک سوئ مدیریت را نشان دهد.
اصولا سرمایه در گردش توان بازپرداخت بدهی ها را نشان میدهد و دلیلش هم این است که چون از تفاضل داراییها و بدهیهای جاری به دست میآید نشانگر منابعی از شرکت است که قابلیت نقد شوندگی بالایی دارند پس هرچه قدر که سرمایه در گردش بزرگتر ازصفر باشد مطلوب تر است و نشان دهنده این است که شرکت قادر است در مدت زمانی کمتر از یک سال به بازپرداخت بدهی هایش روی آورد.
این تصویر مفاهیم سرمایه در گردش(تفاضل دارائیهای جاری با بدهیهای جاری ) را بخوبی نشان میدهد:
اصولا سر مایه در گردش در خصوص فرض تداوم فعالیت مطر ح است و یکی از نسبت های مورد توجه اعتبار دهندگان و استفاده کنندگان از صورت های مالی میباشد در کنار سایر نسبتها(رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۲ اهمیت مدیریت سرمایه در گردش
اهمیت روزافزون مدیریت سرمایه در گردش باعث شده است که این موضوع به صورت یک رشته تخصصى مدیریت مالى درآید. در شرکتهاى بسیار بزرگ، تعدادى مدیر اجرائى متخصص حضور دارند که تماموقت و انرژى خود را منحصراًً صرف اداره سرمایه در گردش شرکت مىکنند. دلایل اهمیت این موضوع بهشرح زیر است:
۱. سطوح واقعى و مطلوب داراییهاى جارى (با توجه به تغییراتى که در فروش واقعى و پیشبینىشده رخ مىدهد) دستخوش تغییرات دائمى است. این وضع باعث مىشود که درباره سطح مطلوب یا موردنظر از داراییهاى جاری، به صورت مستمر (روزانه) تصمیماتى گرفته شود.
۲. شاید با توجه به تغییراتى که در میزان داراییهاى جارى رخ داده است، مدیران مجبور شوند در تصمیماتى که قبلاً براى تأمین مالى گرفتهاند تجدیدنظر کنند؛ مثلاً اگر براى تأمین مالى داراییهاى جارى از مبالغ سنگینى وام کوتاهمدت استفاده شده است، گرفتن وامهاى اضافى و تمدید وامهایی که به سررسید مىرسند مستلزم صرف وقت و انرژى بیشتر مدیریت شرکت خواهد بود.
۳. میزان منابع و مصارف وجوهى که به سرمایه در گردش تخصیص داده مىشود باید مشخص شود. داراییهاى جارى حدود ۷۵ درصد کل داراییهاى شرکت و بدهىهاى جارى حدود ۶۰ درصد ساختار سرمایه هستند. این بدان معنا است که به عنوان مثال اگر کل داراییهاى یک شرکت ۵۰۰ میلیارد ریال باشد، مبلغ ۳۷۵ میلیارد ریال آن ممکن است به صورت داراییهاى جارى باشد و بدهىهاى جارى هم حدود ۳۰۰ میلیارد ریال خواهد شد.
۴. اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشند، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چهبسا شرکت در پرداخت به موقع دیون و تعهدات خود ناتوان بماند(پاداچی[۱۴]، ۲۰۰۶).
۲-۲-۳ ماهیت سرمایه در گردش
سرمایه در گردش یک شرکت مجموعه مبالغى است که در داراییهاى جارى سرمایهگذاری مىشود. اگر بدهىهاى جارى از داراییهاى جارى یک شرکت کسر گردد سرمایه در گردش خالص به دست مىآید. مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش بهنحوى که ثروت سهامداران افزایش یابد(عنایتی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۴ منابع و مصارف سرمایه در گردش
داراییهاى جارى یک شرکت از اقلام زیر تشکیل مىگردد: صندوق و بانک، اوراق بهاءدار قابلفروش، حسابهاى دریافتنی، موجودى کالا و سایر داراییهاى جاری. بسیارى از داراییهاى جارى از محل بدهىهاى جارى (مثل حسابهاى پرداختنی، اسناد پرداختنى و وامهاى کوتاهمدت) تأمین مالى مىشوند. در عین حال، برخى از شرکتها بخشى از داراییهاى جارى خود را از محل وامهاى بلندمدت یا از محل حقوق صاحبان سهام تأمین مىکنند(عنایتی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۵ مدیریت سرمایه در گردش در مرحله عمل
در این بخش، از داده ها و محتویات ترازنامهها، صورتحساب سود و زیان و نسبتهاى مالى استفاده مىکنیم تا سیاستهاى کنونى شرکتها را در مورد سرمایه در گردش، نشان دهیم. همچنین با به دست آوردن میزان افزایش فروش، روند تغییراتى را که در ترکیب و ساختار سرمایه و داراییهاى شرکت رخ مىدهد را نشان مىدهیم. با بهره گرفتن از نسبتهاى مالى چندین شرکت از ویژگىهاى ریسک و بازده سیاستهائى که شرکتها در مرحله عمل در خصوص سرمایه در گردش اجراء مىکنند، آگاه مىشویم(عنایتی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۶ فروش و سرمایه در گردش
فروش واقعى و پیشبینىشده شرکت بر مقدار سرمایه در گردشى که شرکت به مصرف مىرساند (و مجبور است آن را تأمین کند) اثر بسیار شدیدى دارد. فروش شرکت بر حجم داراییهاى جارى و بدهىهاى جارى اثر مستقیم دارد و باعث مىشود که این اقلام خودبهخود افزایش یابند؛ براى مثال، خریدها به صورت موجودى کالا و حسابهاى پرداختنى درمىآیند، فروش باعث ایجاد وجه نقد و حسابهاى دریافتنى مىگردد و تقاضاى فصلى یا غیرمنتظره، گهگاه باعث مىشوند که شرکت از وامهاى کوتاهمدت استفاده کند.
حدود تغییراتى که (بر اثر فروش) در حسابهاى جارى شرکت خودبهخود رخ مىدهد در صنایع مختلف متفاوت است. براى محاسبه آن در صنایع مختلف باید نسبت سرمایه در گردش خالص به فروش را محاسبه کرد. معمولاً این نسبت رقمى کمتر از ۳۰/۰ است. مقدار ۳۰/۰ یعنى براى یک ریال فروش ۳۰/۰ ریال سرمایه در گردش موردنیاز است. این نسبت در بسیارى از شرکتها به بیش از ۲۵/۰ مىرسد؛ از آن جمله است: صنایع نساجی، تولید لباس، ماشینآلات، قطعات کامپیوتر و صنایع الکترونیک برعکس، در صنایع حملونقل زمینی، هوائی، تلفن و موادغذایی، این نسبت به ۱۰/۰ یا کمتر مىرسد. شرکتهائى که بتوانند فروش مستمر داشته باشند، داراییها و بدهىهاى جارى آن ها به صورت جزء لاینفک ترازنامه آن ها درخواهد آمد.
فرض بر این است که فروش مرتب افزایش مىیابد و بخشى از کل فروش به صورت فصلى صورت مىگیرد. داراییهاى جارى دائمى شرکت شامل اقلامى از دارایی جارى است که براى رسیدن به حجم فروش مورد انتظار لازم است. نوسانات داراییهاى جارى در آن بخش از کل فروش به وجود مىآید که به صورت فصلى انجام مىشود(گاسمن[۱۵]، ۲۰۰۷).
بدهىهاى جارى دائمى شامل اقلامى از بدهى جارى مىشود که خودبهخود براى رسیدن به حجم مورد انتظار فروش لازم است. بدهىهاى جارى متغیر نتیجه فروش فصلى است. شرکتها مىتوانند بخشى از بدهىهاى دائمى شرکت را از محل وامهاى بلندمدت یا از محل حقوق صاحبان سهام تأمین کنند.
استراتژى سرمایه در گردش و ریسک و بازده
استراتژی داراییهای جاری
“