بررسی رابطه بین سبکهای یادگیری یونگ با گرایش به دین باوری در بین دانشجویان دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
علاقه و تمایل به مطالعه تفاوتهای فردی در زمینة یادگیری به دهه60 قرن بیستم برمیگردد. ازسال1960تا1970رشد این واقعیت که افراد در فرایند یادگیری نه منفعل، بلکه همواره فعال اند، روانشناسان تربیتی را برآن داشت تا در زمینة یادگیری به تحقیق و تفکر بپردازند.
موضوع یادگیری یکی از مباحث مهم درحوزة روانشناسی است و بر این اساس است که انسان مهارت های خود را توسعه میدهد و اصولا ًپیشرفتهای بشر و توسعه روزافزون علوم، زائیدة یادگیری است .
یافته های پژوهشی نو در علم یادگیری و علوم شناختی در پاسخ به این سوال که انسانها چگونه یاد میگیرند؛ به کارکردهای ذهن در یادگیری عمقی و ساختن دانش در درون یادگیرنده دلالت دارد از این دیدگاه، یادگیری فرایندی است که طی آن فرد بازنماییهای ذهنی خود را بهبود میبخشد. تأکیدهایی که امروزه بر امر یادگیری می شود مارا برآن میدارد که برای یادگیری مطلوب و مؤثر بیشترتلاش کنیم و از همة فرصتها و ظرفیتها برای پیشبرد دانش و علم که یادگیری وسیله آن است، بهره بگیریم. یکی ازبحثهایی که ما را به سوی یادگیری مطلوب هدایت می کند، کنکاش در مورد شیوه ها و سبکهای یادگیریاست(جان و راجرز[1]،(1991.
درهمین مورد سبکهای یادگیری را راه های انفرادی مورد استفاده یادگیرنده برای پردازش اطلاعات، مفاهیم تازه یا روشهایی که یادگیرنده با استفادها از آن اطلاعات را سازماندهی می کند تعریف کرده اند(لاسچینگر[4]،1986).
هوهن[5] (1995) سبکهای یادگیری را مجموعه ای ازباورها، ترجیحات و رفتارهایی میداند که افراد با استفاده از آنها به یادگیری در یک موقعیت معین میپردازند.
دین[6] از مفاهیمی است که همواره در میدان آرا و نظرات گوناگون قرار داشته و توافقی درباره آن وجود ندارد. در کتابهای لغت معانی بسیاری برای دین مانند(ملک و پادشاهی، قهر و سلطه، پاداش و جزا، اکراه و احسان و…)ذکر شده است. جوادی آملی دین را مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتی میداند که هم به اصول فکری بشر نظم میدهد و هم درباره اصول گرایشی وی سخن میگوید و هم اخلاق و شئون زندگی را تحت پوشش قرار میدهد(جوادی آملی، ).
یكی از عوامل مهمی كه به نظرمیرسد در گرایش به دینباوری دانشجویان موثر بوده و تا به حال مورد مطالعه قرارنگرفته است، سبكهای یادگیری است. لذا در این پژوهش برآنیم، که ارتباط بین سبکهای یادگیری و دینباوری دانشجویان را بسنجیم.
- بیان مسئله
همه پیشرفتهای شگفت انگیز انسان در دنیای امروز زائیده یادگیری است. آنچه در یادگیری و مطالعه نقش بسیار مهمی دارد علاقه، انگیزه، میل و رغبتی است که از درون شخص برمی خیزد و رفتار شخص را تحریک و آن را در جهتی مشخص هدایت می کند، زمانی که افراد با علاقه دنبال موضوع و مطلبی میروند، توجه و کوششهای آنها برای یادگرفتن مطلب چندین برابر می شود. افراد اساسا” دارای تواناییها و تمایلات متفاوت هستند و در واقع ظرفیت ساختن دانش از طریق تعمق فردی درباره محرک ها و منابع خارجی، و شرح و بسط مجدد دانش و تجارب شخصی در پرتو تعامل با دیگران و محیط صورت میگیرد و این مبین رویکرد انفرادی به یادگیری است. از پیش شرطهای تحقق چنین یادگیریای، ادراک نیاز به یادگیری، مشخص کردن هدف یادگیری و اعمال راهبردهایی برای دستیابی به آن هدف توسط فرد است(فورچری[7] و همکاران، 2000).
با توجه به این که میان دانشجویان نگرشهای متفاوتی نسبت به دین وجود دارد و هم چنین دارای سبکهای یادگیری مختلفی هستند، بنابراین در این رابطه این را بررسی میکنیم که آیا افراد با سبکهای یادگیری متفاوت نسبت به دین گرایش متفاوتی دارند؟ اکثر آموزشهای جوانان در زمینه گرایش به دینباوری بدون توجه به سبکهای یادگیری آنان است در صورتی که، آموزشهای دینی بر اساس سبک یادگیری باشد قطعا” موفقیت بیشتری بدست میآید.
اصطلاح سبكهای یادگیری كاملاً جدید است. نتایج مطالعات نشان میدهد افراد در چگونگی گرایش به یک تكلیف متفاوتند و این تفاوتها صرفاً ناشی از هوش و یا قابلیت های اجتماعی نیست. « این سبكها روشهای ترمیمی برای پردازش و سازماندهی اطلاعات و پاسخدهی به محركهای محیطی است».
یونگ نظریه سنخهای روانی را برای ردهبندی افراد بر حسب الگوهای شخصیتی متفاوت ارائه کرده است. نظریه یونگ بر روی چهار کارکرد روانی تمرکز دارد:
1.برونگرایی در مقابل درونگرایی 2 .منطق در مقابل شهود[9]
3.تفکر[10]درمقابل احساس[11] 4 .قضاوت[12]در مقابل ادراک[13]
سازة برونگرایی و نقطة مقابل آن درونگرایی، تقریبا در تمامی نظریه های مربوط به شخصیت نقش عمده ایفا میكند. کارل یونگ اولین كسی بود كه به توصیف بعد درونگرایی _ برونگرایی شخصیت پرداخته است و معتقد بود كه برونگراها انرژی روانی خود را بر بیرون و دنیای خارج متمركز میسازند و درونگراها انرژی خود را معطوف به درون، به سوی خود و رویدادهای خصوصی درونی، متوجه میسازند(کاستا[14]،1990).
1-3- ضرورت و اهمیت مسأله
یکی از ضروریات زندگی بشریت یادگیری است. روند رو به تحول زندگی انسانها به یادگیری آگاهانه وابسته است. هدف اساسی هر نظام آموزشی ایجاد شرایط بهینه برای تسهیل یادگیری است. در دنیای امروز برای پیشبرد تعلیم و تربیت نیاز به یادگیری و سبكهای خاص یادگیری میباشد. یادگیری فرایند پیوستهایی است، كه در سراسر طول عمر مخصوصا در طی دوره تحصیل ادامه دارد، بنابراین آزمودنی وارد تعامل با تنوعی از حرفه های تدریس با سبكهای آموزشی مختلف و موقعیتهای تدریس متفاوت می شود كه نیازمند سازگاری سبکهای شناختی است(اوریا[18] و همكاران،2011).
در حالی كه تحقیقات در مورد كاربردهای آموزشی هنوز هم در مراحل اولیه خود باقی مانده است، شواهد به دست آمده از تحقیقات گوناگون نشان می دهند كه دقت نظر در مورد سبكهای یادگیری ممكن است در ارتباط با موضوعات متنوع آموزشی سودمند باشد. از این رو، مطالعات در مورد سبكهای یادگیری و ارتباط با یادگیری، بخش عظیمی از روانشناسی امروز را به خود اختصاص داده است.
گرایش انسان به دین امری ذاتی، عمیق و ریشهدار است. دین نه تنها تأمین كننده بسیاری از نیازهای انسان، بلكه خود نیازی بنیادین و نهفته در ژرفای وجود آدمی است. نیاز انسان به دین امری جاودان و زوالناپذیر است. لازمه ذاتی بودن دینورزی این است كه دین همچون دیگر غرایز و نیازهای ذاتی انسان همپای حیات بشر بپاید و آینده بشریت را همچون گذشته در نوردد. لاجرم گسست بین انسان و دین را هرگز نمیتوان و نباید انتظار داشت.
اخیرا” در انجمن روانشناسان آمریکا، بخش مربوط به روانشناسی دین ایجاد شد و تعدادی از روانشناسان به عضویت آن درآمدند و کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است(خدایاریفرد وهمکاران،1388).
اطلاعات موجود و پژوهشهای صورت گرفته درحیطةروانشناسی دینی، اغلب مربوط به سنجش نگرشها و اعتقادهای دینی در زمینة دین مسیحیت است(هانت و كینگ[19]،1971) و تعمیم آن به جامعه اسلامی ما به دلیل دارا بودن فرهنگ دینی متفاوت با ادیان، شاید امکان پذیر نباشد. با وجود اینکه در دو دهه اخیر، در جهان تحقیقات فراوانی در مورد دین و اهمیت آن انجام شده، متاسفانه در کشور ما به این موضوع و کارکردهای روانشناختی و جامعهشناختی آن کمتر توجه شده است و در مجلات، فصلنامهها و نشریههای داخل و خارج کشور، کمتر میتوان تحقیقات و نتایج بررسیهای مربوط با این موضوع را مشاهده کرد.
نبود تحقیقی جامع و علمی در زمینة اعتقادهای دینی پس از گذشت سه دهه از استقرار جمهوری اسلامی و تلاش مسئولان در راستای رشد فضایل معنوی و حاکم ساختن ارزشهای اسلامی بر زندگی مردم، ضرورت دینپژوهی را آشکار میسازد. ضرورت دیگر این پژوهش گزارشهایی است که در زمینه ضعف دینداری در بین مردم بهویژه جوانان مطرح می شود(نماز و نو ساز،1377).
کاربردهایی که این پژوهش میتوان داشته باشد در حوزه های علمیه، به این صورت که بر اساس شناخت سبکهای یادگیری دانشجویان آنان را به سمت رشته های مختلف حوزوی راهنمایی کرد.
1-4 اهداف پژوهش
هدف اصلی
بررسی رابطه بین سبکهای یادگیری یونگ با گرایش به دینباوری در بین دانشجویان دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه است.
اهداف ویژه
- تعیین میزان رابطه بین سبک یادگیری برونگرایی و درونگرایی با گرایش به دینباوری است.
- تعیین میزان رابطه بین سبک یادگیری منطقی و شهودی با گرایش به دینباوری است.
- تعیین میزان رابطه بین سبک یادگیری متفکرانه و احساسی با گرایش به دینباوری است.
- تعیین میزان رابطه بین سبک یادگیری قضاوتی و ادراکی با گرایش به دینباوری است.
- تعیین میزان تفاوت بین سبکهای یادگیری یونگ با گرایش به دینباوری است.
1-5. فرضیات پژوهش
فرضیه کلی: بین سبکهای یادگیری یونگ با گرایش به دینباوری در بین دانشجویان رابطه وجود دارد.
فرضیه های جزئی:
- بین سبک یادگیری برونگرایی و درونگرایی با گرایش به دینباوری دانشجویان رابطه معنیداری وجود دارد.
- بین سبک یادگیری منطقی و شهودی با گرایش به دینباوری دانشجویان رابطه معنیداری وجود دارد.
- بین سبک یادگیری متفکرانه و احساسی با گرایش به دینباوری دانشجویان رابطه معنیداری وجود دارد.
- بین سبک یادگیری قضاوتی و ادراکی با گرایش به دینباوری دانشجویان رابطه معنیداری وجود دارد.
- بین سبکهای یادگیری یونگ با گرایش به دینباوری در بین دانشجویان تفاوتی وجود دارد.
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی
الف : تعاریف نظری
درونگرایان به افکار و احساسات خویش توجه دارند، نگران آینده و محافظهکارند، اصول و معیارها را مهمتر از خود اعمال میدانند و در نوشتن بهتر از گفتن هستند. مردمگریز و دیرآشنا هستند(شعاری نژاد،1354).
برونگرایان به افراد و اشیا توجه دارند. در زمان حال زندگی میکنند و به خود اعمال توجه دارند. خونگرم، پرحرف، زودآشنا و اهل معاشرت و اجتماعی هستند(همان منبع).
سنخ حسی: ادراک از طریق فرایندهای حس آگاهانه است(یونگ[20]،1382).
سنخ شهودی: به طور مستقیم از محرک خاصی در دنیای بیرونی ناشی نمیشوند(شولتز و همکاران، 1384).
خرید اینترنتی فایل کامل :
سنخ شمی: ادراک از طریق محتویات و ارتباطات ناخودآگاهانه است(یونگ،1382).
سنخ متفکرانه: افرادی که این کنش در آنها قویتر است میکوشند جهان را با استدلال بشناسند و به روابط منطقی جهان توجه دارند(شولتز،1378).
سنخ احساسی: افرادی که این کنش در آنها مسلط است میکوشند جهان را با احساسات خوشایند و ناخوشایندی که از تجربههای خود دارند بشناسند(همان منبع).
سنخ ادراکی: این افراد جهان را آنچنان که هست تجربه می کنند(شعارینژاد،1354).
سنخ قضاوتی: افرادی که این کنش در آنها قویتر است درشناخت جهان، به یک ناخودآگاه یا دراك درونی توجه دارند و میکوشند به نیروی نهانی موجود در اشیا پی ببرند(شولتز،1378).
دین: عبارت است از دستهای همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی (مجزا از امور ناسوتی) که این باورها و عقاید و روشهایِ ثابت و غیرِ قابلِ تغییرِ همه کسانی را که پیرو آنها هستند در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام امت متحد میکند(دور کیم،1383).
دین باوری: بهمعنای باور به دین، پذیرش آن و گردن نهادن به آن در اندیشه و عمل است(عزیزان،1389).
ب : تعاریف عملیاتی
سبکهای یادگیری: در این پژوهش سبک یادگیری را می توان روشی دانست که یادگیرنده آن را به روش های دیگر ترجیح میدهد. برخی از روان شناسان پرورشی و علوم تربیتی این سبکها را ترجیحات یادگیری نیز مینامند(سیف،1391).منظور سوالاتی استکه در پرسشنامه 87 سوالی مایرز- بریگز سبکهای یادگیری را میسنجد.
سبک یادگیری درون گرایی- برون گرایی: این سبک عواملی را كه جهت یادگیری به فرد انرژی و انگیزه میدهد بررسی میكند. برونگرایان براساس انرژی گرفتن از افراد و اشیای دیگر عمل میكنند. ولی درونگرایان از انرژی درونی و از ایدهها و مفاهیم خود انرژی میگیرند(اسكوگورینسكی، 2003).25 سوال اول پرسشنامه به سنجش این سبک از یادگیری می پردازد که گزینه الف شامل برونگراها و گزینه ب درونگراها را شامل می شود.
سبک یادگیری منطقی- شهودی: این محور به چگونگی اتخاذ یک تصمیم مربوط میشود و به نمراتی که آزمودنیها از پرسشنامه مایرز- بریگز که شامل سؤال26 تا 44، گزینه الف سبک منطقی و گزینه ب سبک شهودی را میسنجد به دست میآورند.
سبک یادگیری متفکرانه- احساسی: این محور به راه های ترجیحی ادراك اطلاعات مربوط می شود و به وسیله سؤال45 تا 68 پرسشنامه مورد سنجش قرار میگیرد.
سبک یادگیری قضاوتی- ادراکی:این محور به تفسیر اطلاعات مربوط می شود. به نمراتی که آزمودنیها از پرسشنامه مایرز- بریگز که شامل سؤال69 تا87 می باشد به دست میآورند.
دین باوری: میزان نمرهای که هر فرد از پرسشنامه نگرشسنج مذهبی براهنی که شامل 25 سؤال است بدست میآورد.
[1] John and Rogers
[2] learning styles
[3] Keefe
[4] laschinger
[5] Hohen
[6] Religion
[7] Forcheri
[8]Eysenck and Glenn
[9]Intuition
[10]Thinkingt
[11]Jndging
[12]Perceiving
[13]Fecling
[14]Costa
[15]Allport
[16]Leary
[17]Stewart
[18]Iurea
[19]Huntand King
[20]Yung