بررسی علل افزایش جرایم سازمان یافته در جهان
ای بر نقش نهادهای بین المللی در ایجاد صلح و جرائم…………………………. 71
2-2)نهادهای حقوقی بین المللی و جرائم …………………………………………………………………. 73
فصل چهارم : بررسی و تحلیل عوامل ایجاد جرائم سازمان یافته در عرصه بین الملل
1)اقتصاد جهانی و جرائم سازمان یافته ………………………………………………….. 90
1-1)اقتصاد کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه……………………………………… 90
1-2)اقتصاد کشورهای توسعه یافته ……………………………………………………………… 93
2)آثار جرائم سازمان یافته در جهان امروز و نقش ساختار روابط بین الملل …………………….. 108
3)بررسی علل وجود جرائم سازمان یافته در صحنه بین الملل امروز ………………………….. 110
3-1)قدرتهای بزرگ و جرائم سازمان یافته؛ مورد مطالعاتی : مواد مخدر………………… 115
فصل پنجم :نتیجه گیری
1)جمع بندی ………………………………………………………………………………. 120
2) پاسخ به سئوالات و فرضیات ………………………………………………………………………… 125
3) پیشنهادات ………………………………………………………………………………………… 126
منابع ……………………………………………………………………………………………………128
کلیات تحقیق
بیان مسئله
جرم سازمان یافته نوعی جرم مهندسی شده یا «ساختارمند»[1] است كه از سوی سندیكای مجرمان اداره می شود. به طور مشخص تر، منظور از آن، فعالیت های غیرقانونی و هماهنگ گروهی م نسجم از اشخاص است كه با تبانی با یكدیگر و
برای تحصیل منافع مادی (یا قدرت ) به ارتكاب مستمراعمال بسیار مجرمانه می پردازند و برای رسیدن به هدف خود از هر نوع ابزار مجرمانه استفاده می كنند (بسیونی، 1373 ، ص 15 ). در تعریف اینترپل (پلیس بین الملل) جرم سازمان یافته مربوط به گروهی است كه دارای ساختار یكپارچه و متحدند و هدف اساسی آنها به دست آوردن پول از طریق فعالیت غیرقانونی است و اغلب با ایجاد ترس و فساد به حیات خود ادامه می دهد. مانوئل كاستلز معتقد است هر آنچه به دلیل ممنوعیتش در یک محیط نهادی خاص دارای ارزش افزوده شود، در ردیف این نوع فعالیت قرار می گیرد (كاستلز، 1380 : 95).
از سوی دیگر، «جرایم بین المللی به آن دسته از افعال مجرمانه اطلاق می شود كه به سبب قباحت و شرارت ذاتی و یا دامنه تبعات منفی ، جامعه جهانی را متضرر و وجدان عمومی بین المللی را متأثر و جریحه دار می كنند. به بیان دیگر
خرید اینترنتی فایل کامل :
تألم و تأثر ناشی از مشاهده ارتكاب این گونه اعمال سبعانه به حدی عمومیت دارد كه جامعه بشری را در طیفی گسترده متأثرمی نماید. جرایم بین المللی به اصول و ارزش هایی متعرض می شوند كه به سبب اهمیتشان در حقوق بین الملل وصف جهانی بدان ها اطلاق شده است و جامعه بین المللی وظیفه صیانت از آن را به عهده دارد . از این رو جرایم بین المللی گاهی جرایم حقوق بین الملل نیز نامیده می شوند. فهرست جرایمی كه مشوش نظم عمومی بین المللی هستند، به مرور زمان طولان ی تر شده است. نسل كشی، جرایم علیه بشریت، جرایم جنگی و تروریسم از مصادیق جرایم بین المللی هستند» (خبیری و جدلی،1389 ،ص 98).
ویژگی های اساسی این گونه جرایم عبارت اند از :
- برخورداری از سازماندهی و تشكیلات پیچیده با رهبری واحد در بالای هرم
سازمانی؛
2- تمركز و در عین حال تقسیم كار دقیق میان اعضا و سلسله مراتب؛
3- درخواست وفاداری مطلق از اعضا و اعمال مقررات خشك و خشن
(ژوهانسن[2]، 2003، ص14).
4- انجام جرایم تبهكارانه و سنگین كه تاثیر جدی بر نظم اجتماعی و امنیت
عمومی دارند؛
5- سری بودن فعالیت ها؛
7- استفاده و تهدید به خشونت برای رسیدن به مقاصد؛
8- تلا ش برای افساد ماموران دولتی (به ویژه مأموران گمرك، افسران پلیس و
قضات)؛
9- اقدام مستمر به تطهیر پول یا پول شویی؛
10- دارا بودن خصلت «فراملی»[3] و گسترش دامنة فعالیت آن به چندین كشور(حاجیانی،1389، ص 111).
درمیان جرایم سازمانیافته فراملی، مصادیق خاصی از جرایم سازمانیافته مشمول تدابیر ویژه پیش بینی شده در کنوانسیون پالرمو قرار میگیرد. این جرایم خاص عبارتاند از:
- شرکت و عضویت در گروههای مجرمانه سازمانیافته (U. N convention against trannational organized crimes (2000) Art. 5)
- پولشویی (Money Launderring, Ibid, Art. 6)؛
- ارتشا و فساد اداری (Corruption, Ibid, Art. 8)؛
- ایجاد مانع دراعمال عدالت و اخلال در روند دادرسی (Ibid, Art. 23).
در این تحقیق، ضمن آشنایی و ادراک و تبیین جرایم سازمان یافته در سطح بین الملل و تاثیرات آن در حوزه روابط بین الملل، به بررسی زمینه های تایید و ترویج این جرایم و نقش نهادهای بین الملی و قدرتهای بزرگ در له و یا علیه آنان می نشیند.
2)اهمیت و ضرورت تحقیق
انسانها گذشته از تفاوت ها و سلیقه ها و تمایلات گوناگونشان و برای رفع نیازهای مشترک،رهایی از آسیبها و بلایا و نیز برای رسیدن به وحدت معنوی در ابعاد مختلف،گردهم آمده و اجتماعاتی تشکیل داده اند.
زیست مشترک با صلح و امنیت و آرامش،هدف غایی این اجتماعات است؛از این رو ناگریز بر هر اجتماعی باید مققرات و هنجارهایی حاکم شود که حافظ ارزشها و منافع عمومی باشد؛قواعدی حقوقی که نقش و کارکرد عوامل گوناگون اجتماع را تعییین کند و آزادی فردی و اجنماع پذیری و روحیه جمعی انسانها را سازش دهد و هماهنگ نماید.به سخن دیگر،به اقتضای طبیعت عناصر تشکیل دهنده اجتماع بشری و نیز برای آنکه زندگی انسانها مبتنی بر عدالت،اخلاق و وجدان باشد،باید نظم و امنیت را به مثابه هدفهای عالی و در عین حال ضروری،اساس پایداری هر اجتماع دانست و در چارچوب نظام حقوقی متناسب با واقعیات و رویکردهای فرهنگی – اجتماعی آن،تضمین و تامین کرد.
یکی از دلایل وجودی تجمعات بشری،وجود نظام و ساز و کارهایی است که به این ضرورت ذاتی،نظم و نسق بخشد و آن را محقق سازد؛یعنی،باید چارچوبی وجود داشته باشد که مجموعه زوابط بایسته حاکم بر نظام اجتماعی از هم نپاشد و آشفتگی،هرج و مرج نابسامانی پدید نیاید.
در سطح بین الملل نیز از یک سو تحولات و ظهور مفاهیم ارزشی در پرتو اندیشه های بشر دوستانه و از سوی دیگر آثار وضعی پیشرفتهای علوم و فنون و صنایع و تکنولوژی که ارتباطات را تسهیل نموده،عرصه های تازه ای با ابعاد گوناگون گشوده و آرمانها و خواستهای مشترکی برای مردمان سراسر جهان پدید آورده است.
وجود دردها و مصائب بزرگ در سطح جهانی همچون فقر و گرسنگی،کشتار آگاهانه و با برنامه ریزی قوم،گروه یا جمعیتی انسانی (نسل کشی)،تجارت انسان،تجارت مواد مخدر و اعتیاد بسیاری از افراد انسانی و…وجود نهادهایی ی در سطح بین المللی را برای رسیدگی و درمان این دردها با کمک و یاری تمامی جوامع انسانی لازم می سازد.