اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش میل جنسی، افزایش احقاق جنسی
اساس خانواده كه محور و هسته اصلی كلیه اجتماعات بشری است، بر غریزه جنسی مبتنی است. این غریزه خود نوعی كشش دلپذیر است كه زن و مرد را بهسوی ازدواج كشانیده، بقا و تداوم خانواده را تضمین میکند (نادسون-مارتین و هنوگرات[1]، 2015). بنابراین، مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائلِ درجه اول زندگی زناشویی قرار داشته، سازگاری در روابط جنسی از عوامل مؤثر در خوشبختی محسوب میشود در حقیقت، شواهد قابلتوجهی برای توصیف ارتباط نزدیک بین فعالیت جنسی و رضایت زناشویی وجود دارد. این امر نشاندهنده وجود رابطهای دوطرفه بین اختلافات زناشویی و اختلالات جنسی است. لذا میتوان گفت افرادی كه رضایت جنسی بیشتری دارند، در زندگی زناشویی نیز از رضایت بیشتری برخوردارند (چو[2]، 2014). بر اساس بسیاری از مطالعات بخش مهمی از مبنای ازدواج و استمرار زندگی زوجی سالم به مسئله نیاز به برقراری یک رابطهی جنسی مطلوب و رضایتبخش بازمیگردد (ون اوردن[3] و همکاران، 2012) و پرواضح است که هرگونه اخلال و مانع در مسیر صحیح و سالم حیات جنسی زوج مانند اختلال مثل کمکاری میل جنسی که اتفاقاً شایعترین اختلال جنسی در زنان گزارششده است میتواند سلامت جنسی افراد را تحتتاثیر بگذارد و بر نارضایتی جنسی و به تبع نارضایتی زناشویی آنها منجر شود (فینچام[4] و بیچ[5]، 2010)، به خصوص اینکه رابطه جنسی سالم و رضایتبخش یکی از اساسیترین وجوه تمایز رابطه زناشویی از سایر روابط انسانی دیگر است که در صورت ایجاد خلل و یا فقدان آن در زندگی زوجی ممکن است منجر به جدایی عاطفی و حتی طلاق نیز گردد (چو[6]، 2014)؛ از سویی نیز وقتی افراد در احقاق جنسی خویشتن مشکل دارند و دارای عزتنفس پایینی هستند و برای آنان دشوار است که نیازهای خود را بیان کنند و یا استقلال فردی خود را در روابط زناشویی حفظ نمایند (قیصری و کریمیان، 1392). عوامل متعددی در هر جامعه، باعث شکلگیری و تشدید این وضعیت برای زوج میشود (ثنایی و شفیعی، 1384). یکی از معیارهای قابلسنجش برای بررسی میزان خوشبختی زوجین، میزان رضایتمندی آن ها از روابط جنسی است. اگر زن و شوهر بتوانند ازنظر جنسی یکدیگر را ارضا کنند، قادرند بسیاری از تنشهای زندگی را هم مدیریت کنند؛ اما اگر رابطهی جنسی خوبی با هم نداشته باشند، گاهی حتی کوچکترین مسائل و مشکلات زندگی نیز تبدیل به بحران میشود (بارکر[7] و چانگ[8]، 2013).
1-2 بیان مسئله
1-3 اهمیت تحقیق:
1-4 اهداف
1- تعیین اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش میل جنسی، افزایش احقاق جنسی و کاهش تعارضات زناشویی در زنان مبتلا به اختلال کمکاری میل
خرید اینترنتی فایل کامل :
جنسی.
1-5 فرضیات
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش میل جنسی زنان مبتلا به کمکاری میل جنسی مؤثر است.
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش احقاق جنسی زنان مبتلا به کمکاری جنسی مؤثر است.
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش تعارضات زناشویی زنان مبتلا به کمکاری میل جنسی مؤثر است.
-6- متغیرهای تحقیق:
1-6-1- میل جنسی:
الف: تعریف مفهومی: تمایل جنسی بهنجار تمایلی است که بهموجب آن فرد مایل به برقراری رابطه جنسی با همسر میباشد و موجبات لذت خود و همسرش را فراهم میآورد؛ شامل تحریک اعضای جنسی اولیه، همراه با مقاربت است؛ احساس نامتناسب گناه یا اضطراب در آن وجود ندارد؛ و از سر اجبار نیست. (کاپلان و سادوک، 2009).
ب: تعریف عملیاتی: برای ارزیابی میل جنسی از شاخص تمایل جنسی هالبرت استفاده میشود. آزمون شامل 25 سؤال است و در انتخاب گزینههای آن از مقیاس 5 درجهای لیکرت استفاده شده است. گزینهها از همیشه تا هرگز متغیر است و هر سؤال بین 0 تا 4 نمره میتواند داشته باشد.
1-6-2- احقاق جنسی:
الف: تعریف مفهومی: احقاق جنسی یا جرئتورزی جنسی توانایی فرد در ابراز نیازها و خواستههای جنسیاش را میسنجد (منارد و آفمن، 2009).
ب: تعریف عملیاتی: برای ارزیابی این شاخص از احقاق جنسی هالبرت استفاده میشود. آزمون شامل 25 سؤال است و در انتخاب گزینههای آن از مقیاس 5 درجهای لیکرت استفاده شده است. گزینهها از همیشه تا هرگز متغیر است و هر سؤال بین 0 تا 4 نمره میتواند داشته باشد
1-6-3- تعارضات زوجی:
ب: تعریف عملیاتی: پرسشنامه تعارضات زناشویی یک ابزار داخلی 54 سؤالی است (طراحی شده توسط ثنایی و همکاران) که برای سنجیدن تعارضهای زناشویی به کار میرود و 8 بعد از تعارضات زناشویی را میسنجد که عبارتاند از کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط مؤثر.