رابطه انگیزش و خلاقیت با عملكرد شغلی دبیران مقطع متوسطه اول شهرستان كنگاور
یکی از موضوعاتی که امروزه مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت است، چگونگی ارتباط بین انگیزش و ابعاد آن با خلاقیت است.
در آموزش و پرورش، معلمان مدارس را یکی از مهم ترین عوامل خلاق در امر آموزش و پرورش می دانند زیرا امر تدریس و یادگیری که محور تمامی فعالیت های آموزشی و پرورشی است، به گونه ای عمده در مدرسه صورت می گیرد (لانگمن[3]، 1985:85) به همین دلیل بررسی عوامل موثر بر خلاقیت و فعالیت در بین دبیران، اصلی، جدایی ناپذیر در مدیریت هر نظام پویا است ارزشیابی و آگاهی از عوامل موثر بر نظام خلاق؛ اثربخشی مدرسه، کارکنان و سازمان را افزایش می دهد و از بی نظمی و از هم پاشیدگی آن جلوگیری می کند همچنین، در شرایطی که سیاست گذاران و رهبران آموزشی دغدغه ی اطمینان از برآورده شدن اهداف تعلیم و تربیت را دارند، این اطمینان زمانی امکان پذیر است که معلمان کارآمد و نوآور داشته باشیم (خنیفر[4]،1383:63).
هم چنین تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوه قضاوت صحیح در افراد تقلید از دیگران یا پیروی از تمایلات و عادات، سبب رکود فکری و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است امروزه جامعه نیازمند افرادی است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار می دهند و مشکلات را به گونه ابتکاری از سر راه خود بر می دارند.
در روند تحولات عظیم بشری و عصر پر تکاپوی فناوری و بمباران اطلاعاتی و تحلیل رفتن منابع طبیعی و تهاجم ارتباطی که هرلحظه اختراع و اکتشافی، دگرگونیهای ژرفی در نحوه زندگی و روابط و نگرشها از خود برجای میگذارد، نیاز به « شعلههای بینش درونی و خلاقیت» امری گریزناپذیر است درحالیکه هیچیک از ما دقیقاً نمیدانیم در آینده چه چیز در انتظار ماست، برخی حقایق و نیازهای آینده به نحو فراینده ای رخ مینمایاند. یکی از این حقایق آن است که باید کوشش قابلملاحظهای برای به دست آوردن تصویر وسیع، پربار و دقیقتر از آینده انجام دهیم؛ بهویژه این امر برای سیستم آموزشی حائز اهمیت و حیاتی است و قسمت عمده مواد درسی باید برای کمک به دانش آموزان جهت گسترش، پرمایه کردن و دقیقتر کردن تصویر آنان از آینده اختصاص داده شود، زیرا اگر تصویر یک جامعه از آینده بیشازحد کوچک، کممایه و بیشازحد نادرست باشد، نظام آموزش، آن جامعه را دچار اشتباه نموده، و رسالت خویش را بهدرستی انجام نداده است. (کاکیا، لیدا؛ جوانبخت جعفر؛ کیانی محمدعلی،1383)
تصویر دانش آموزان از آینده تعیینکننده آن است که انگیزش آنان در یادگیری چیست و آنها در پی چه دستاوردهایی هستند. این تصویر، همچنین تعیینکننده توانایی آنان برای زندگی، سازش و رشد کردن در یک جامعه پر از تحول میباشد و نتیجه آن به میزان وسیعی تعیینکننده تاریخ آینده است.
لازمه این تحول، نظام آموزش متحول است که برای رسیدن به آن نیاز به یک خیزش و عزم جمعی مبتنی بر سختکوشی، تعهد و خلاقیت است و برای رسیدن به این خواستهها اهداف زیر قابلتأمل است.
خرید اینترنتی فایل کامل :
-بسط و تقویت هر چه بیشتر توانایی دو بار نگریستن و دوباره اندیشیدن به مسائل، مقررات روشها، فنون و بهطورکلی هر آنچه یک معلم در رابطه با شغلش بهنوعی با آن درگیر است.
-زیر سؤال بردن اسطورههای ذهنی معلمان درباره نحوه کلاس داری، تدریس محتوای آموزش، تکلیف، ارزشیابی و …
-تفهیم و تبلیغ این پیام که رویکرد خلاقانه میتواند باری از دوش معلمان بردارد و فضای یاددهی- یادگیری را لذتبخشتر و بانشاطتر نماید و از فعالیتهای فرسایشی آن ها بکاهد.
-بالا بردن حس خوداتکایی معلمان برای بروز هر چه بیشتر نواندیشی و نوآوری و خلاقیت آن ها
-بنابراین خلاقیت و نوآوری لازمه و پیشدرآمد توسعه پیشرفت و تعالی یک سازمان و جامعه است و آگاهی از متون و تکنیکهای آن ضرورتی اجتنابناپذیر برای دبیران، کارکنان و پژوهشگران علاقهمند است. (کاکیا، لیدا؛ جوانبخت جعفر؛ کیانی محمدعلی،1385)
افزایش خلاقیت در سازمانها میتواند به ارتقای کیفیت و کمیت و کیفیت خدمات، کاهش هزینهها و جلوگیری از اتلاف منابع و با تبع افزایش کارایی و بهرهوری و ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر گردد و با بهرهجویی از متون خلاقیت و نوآوری در آموزشوپرورش خواهیم توانست به طریقی کار آورد اثربخشی به اهداف خود رسید، سازمان و جامعه پیشرفته داشته باشیم. (آیزنگ، آرنولد، ماولی(1972) منصور 1372)
بیان مساله
بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی یکی از برنامههای مهم آموزشوپرورش در بخش کلان محسوب میشود. تا از این طریق عوامل مرتبط با آن مانند جذب آموزشوپرورش و حفظ دبیران به شکل بهتری توسط وزارت آموزشوپرورش برنامهریزی و اجرا شود. ( سید جوادی، 1381)
متغیرهای زیادی وجود دارد که عملکرد شغلی را در دبیران تحت تأثیر قرار میدهند. در این بررسی انگیزش و خلاقیت متغیرهایی هستند که رابطه آن ها با عملکرد شغلی موردبررسی قرار میگیرد.
انگیزش ازجمله متغیرهای مهم و اساسی جهت افزایش عملکرد لازم در دبیران در سیستم آموزشی کشور میباشد در وسیعترین سطح، مفهوم انگیزش شغلی میتواند در طبقه جای گیرد.
جونز[5](1995) انگیزش[6] را مجموعهای از نیروهای انرژیبخش میداند که از درون و نیز ورای هستی شخص سرچشمه میگیرند تا آغازگر رفتار مربوط به کار باشد و شکل، جهت، شدت و مداومت آن را تعیین نماید. به اعتقاد فرانکو، نبت، کانفرواستوبلیس (2004) انگیزش وقتی وجود دارد بین اهداف فرد و اهداف فرد همسویی وجود داشته باشد.
وجود تنش نارضایتی شغلی دبیران میتواند تهدید کند، سلامت جسمی و روانی کیفیت زندگی و همینطور مانع دستیابی به اهداف توسعه فردی و اجتماعی باشد. فقدان انگیزش در کاهش میزان حضور در محل کار و کمیت و کیفیت کار تأثیر دارد. در یک پژوهش نامشخص بودن آینده، فقدان برنامه صحیح و امنیت شغلی عوامل تأثیرگذار در کاهش انگیزش معرفیشده است.
یکی دیگر از تئوریهای انگیزش شغلی، تنوری دو عامل هرزبرگ[7]است. او معتقد است که انگیزش تحت تأثیر عوامل محرک انگیزش عوامل درونی یا (ذهن فرد) و عوامل بهداشتی (عوامل خارجی) است.
مطالعات بسیاری درباره تأثیر عوامل انگیزش (ذهنی) و بهداشتی بر انگیزش و رضایت شغلی کارکنان صورت گرفته است که در مواردی اهمیت بیشتر عوامل ذهنی بر عوامل بهداشتی یا خارجی را تأیید کردهاند که مطابق نظر هرزبرگ است و در مواردی اهمیت عوامل خارجی را بیان کردهاند.
یکی از وظایف مهم مدیران در سازمانها، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان خود و فراهم کردن زمینههای رشد و شکوفایی آنان است که زمینه تحقق هدف مهم و اساسی ارتقای بهرهوری را نیز فراهم میکند. بهعبارتدیگر شناخت مسائل انگیزش کارکنان جهت بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری سازمان بسیار حائز اهمیت است. همچنین کسب چنین شناختی میتواند به بهبود کاربرد و منابع انسانی سازمانی کمک شایانی کند و در جلوگیری از مقاومت کارکنان در مقابل تغییرات، کاهش محدودیت در بازده و مبارزه با ستیز و مجادله کاری کارکنان با یکدیگر کمک کند و به ایجاد یک سازمان سودآور منتهی شود.