بررسی رابطه بین تاسیس دولت مدرن در ایران و هویت ملی
:
در معنای جدید آن تقسیم بندی جهان به واحدهای سیاسی بر اساس مرزبندی جغرافیایی منجر به خلق مفهومی به نام هویت ملی گردید. رفته رفته دولتهای جدید التأسیس با پذیرش هنجارهای سرمایهداری و قوانین و مقررات اقتصاد جهانی، مطلقگرایی سیاسی را کنار گذاشته و انعطاف بیشتری در پذیرش ارزشهای ناشی از مدرنیسم و لیبرالیسم در حوزه های اجتماعی و اخلاقی از خود نشان دادند.
اما این وضع در کشورهای جهان سوم روند فوقالذکر را طی نکرد و در بازههای زمانی مختلف بین گشایش سیاسی و استبداد نوسان نمود. در ایران بعد از نهضت مشروطه، همراه با اولین مراحل پیدایش مدرنیته و تشکیل دولت شبه مدرن ملی تقابل بین سنت و مدرنیسم به خشونت گرائید و سطوحی از منازعات قومی و قبیلهای همراه با تهاجم به کلیه مظاهر سنتگرایی از طرف دولت نوظهور، موجی از واگرایی قومی و قبیلهای را در ایران فراهم آورد. ونتوانست مفهوم مدرن هویت ملی را به درستی جایگزین سایر هویتهای مادون، نظیر هویت زبانی، قومی، قبیلهای، نژادی و مذهبی نماید. بدین ترتیب در همان اوایل پیدایش هویت ملی در ایران، نوعی چالش بین این هویت با سایر هویتها آغاز شد. پژوهنده در این تحقیق مدعی است که طرح مسئله هویت ملی در ایران و تلاش برای نهادینه کردن آن از سوی دولت شبه مدرن رضا خان، به درستی انجام نگرفت و به جای آن هویت قومی از سوی دولت و نظریه پردازان آن زمان تبلیغ و تثبیت شد. بعدها این برداشت از ظهور مشروطه تا پیدایش انقلاب اسلامی از سوی بسیاری از اندیشمندان، نظریه پردازان و سیاستمداران مورد تائید قرار گرفت و تا کنون هیچ مصالحهای بین نخبگان سیاسی حاکم و سایر اقلیتهای قومی بر سر این مفهوم حاصل نشده است.
از سوی دیگر، به دلیل اینکه در ساخت سیاسی ملت – دولت زندگی میکنیم، ضروری است که بدانیم چه نسبتی میان هویتهای مختلف با هویت ملی برقرار می شود و تا چه حد امکان یافتن راه های گریز برای جلوگیری از اختلاف بین آنها وجود دارد، به گونه ای گه هیچ سطحی از هویت سطوح دیگر را تحت الشعاع قرار ندهد.
فصل یک: کلیات تحقیق
بخش اول: کلیات تحقیق
بررسی رابطه بین تاسیس دولت مدرن در ایران و هویت ملی
2-1-1- تعداد واحد پایان نامه
3-1-1- بیان مساله اساسی تحقیق
هویت ملی و دولت مفاهیم مدرنی هستند که در اثر تغییر و تحولات قرن 17 وارد حوزه ی علوم انسانی شدند به این ترتیب که دولت در سه حوزه ی اقتصادی شامل توسعه صنعتی و رشد نظام سرمایه داری به همراه درهم ریختگی اقتصاد سنتی و ایجاد بازار ملی و هم در حوزه ی علوم سیاسی متاثر از انقلاب فرانسه و دیدگاه های مونتسکیو و در بعد فرهنگی مدیون توسعه ی تکنولوژیکی وسایل ارتباط جمعی و آموزش همگانی پدیدار شد. بنابراین دولت مدرن در اروپا حاصل ضرورتها و تکامل در سه حوزه ی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بعد از انقلاب صنعتی بود. برای تشکیل چنین دولتی فرایندهای زیر طی شده اند.
1-مرحله ملت سازی[1]
2-مرحله دولت سازی[2]
3-تدوین معیارهای صحیح جهت توزیع عادلانه ی منابع
4-ترک علایق ماقبل مدرن و سیاست گذاری خارج از علایق شخصی و گروهی.
برای طی مراحل فوق مستلزم ضروریات ساختاری برای رسیدن به یک جامعه ی ملی است بدیهی است این مراحل جنبه ی انتزاعی نداشته بلکه در یک زمینه ی اجتماعی و فرایندی تجربی به همراه گذر از یک مرحله آزمون و خطا و رسیدن به خرد جمعی یا رسیدن به یک هم رایی درباره تعاریف مشترکی نظیر فرد، جامعه، مالکیت، سیاست قدرت و… می باشد.
در ایران قبل از شکل گیری دولت مدرن یا شبه مدرن، رؤسای قبایل، طوایف و عشایر در مناطق جغرافیایی دارای اختیارات و قدرت زیادی بودند حتی تمرکز گرایی دولت ایلی قاجار هم نتوانست از حوزه نفوذ و قدرت این رهبران بکاهد زیرا این دولت، دولتی ملوک الطوایفی بود و از لحاظ نظامی و مالی به قبایل و رؤسای آنها اتکا داشت آنچه که در ایران باید اتفاق می افتاد تضعیف هویت های مادون و برجستگی هویت مافوق (هویت ملی) نسبت به سایر هویت ها است. گر چه انقلاب مشروطه تا حدودی توانست زمینه ساخت هویت ملی را در شکل جدید آن در فرهنگ سیاسی ایران رواج دهد، اما به دلایلی چند از قبیل فقر، بی سوادی، جدایی جغرافیایی و همه گیر نبودن نهضت، این مفهوم نتوانست در ذهن عامه مردم ایران نضج گیرد و عاقبت در اثر برخورد با دیوار ستبر سنت گرایی متلاشی شد آنچه بعد از شکست جریان مشروطه خواهی رخ داد، بر خلاف شکل گیری دولتهای قرن 17 و 18 اروپا که حاصل سنتز نیروهای داخلی بود، نوعی یورش همگانی و تضاد خشونت آمیز بین آنچه در ظاهر مدرن است و آنچه که سنتی می نمود. حاصل این تضاد عدم امکان زیست سیاسی پایدار و مبتنی بر گفتمان معقول ومشارکت جو بین دولت و سایر اقوام ایرانی است یورش خشونت آمیز به نظم سنتی چند ساله و تلاش سرکوب گرایانه ی رضا خان به منظور ایجاد یک جامعه ی فارغ از سنت دقیقاً بر خلاف مدلهای غربی ایجاد دولت –ملت بود چرا که در مدل غربی دولت از دل دگرگونیهای نظام سنتی بیرون آمد. در این تحقیق پژوهنده مدعی است که سنتز دولت – ملت و پیدایش مفهوم هویت ملی در ایران حاصل یک توافق همگانی نبود بلکه در اثر سرکوب و تضاد بوجود آمده است .پروسه ی ساخت هویت ملی از همان ابتدا گروه های قومی و قبیله ای ایران را به چالش کشید و نوعی مقاومت منفی در مقابل تکوین هویت ملی در معنای مدرن آن ایجاد نمود نتیجه ی این فرایند نگاه غیر خودی به مفهوم دولت از سوی جامعه ی قومی ایران بود بطوری که بین هویت ملی در معنای صحیح آن و سایر هویت ها ایجاد شکاف عمیق نمود در نتیجه پروژه ی توسعه در تاریخ ایران به دلیل این ساخت متباین نتوانست خلا ایجاد شده بین دولت و ملت را پر نماید.
هر چند که رضا خان و بعد از وی فرزندش تلاش فراوانی نمودند تا مولفه های هویت ملی را از افسانه های ایران باستان بگیرند و این خلا هویتی را پر نمایند، اما به دلیل تصنعی بودن این اسطوره ها و تکریم و تقدس آنها از سوی قدرت مرکزی مورد پذیرش عموم قرار نگرفتند وعاقبت در اثر چالشی های داخلی و خارجی این مفاهیم همراه با رویداد انقلاب اسلامی در ایران متلاشی شدند.
آنچه که در پژوهش فعلی مورد نظر است دریافت رابطه ی بین تشکیل دولت مدرن در ایران و افزایش یا کاهش همگرایی ملی است در این تحقیق دولت مدرن در ایران به دولتی اطلاق می شود که بعد از شکست انقلاب مشروطه و رسیدن رضا خان به قدرت آغاز می شود و سعی در ایجاد وحدت ملی بر اساس مرزهای جغرافیایی ایران دارد محقق به دنبال دریافت و فهم این رابطه است که اساسا دولت مدرن در ایران به معنی و مفهوم واقعی آن تشکیل شده است یا خیر؟ و اگر هم تشکیل شده باشد زایش هویت ملی در ایران چگونه بوده است؟
4-1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
از آنجایی که مفاهیمی مانند هویت، ملت و دولت مفاهیمی سیال بوده و از جامعه ای به جامعه ی دیگر تا حدودی متفاوتند، راه را بر برداشت های متفاوت از این مفاهیم باز می کنند و هر گروه و یا تفکری بر حسب اصول و مبادی و فلسفه وجودی خود گاهی تعریف های متباین از اصطلاحات بالا را با سایر احزاب و گروه های دیگر ارائه می نماید.
وجود این برداشت های متفاوت بخصوص هنگامی که جامعه ملی متکثر باشد و حاکمیت در دست یک گروه قومی خاص قرار گیرد سبب تضاد و افزایش واگرایی در این جامعه می شود. بدین ترتیب اهمیت اتفاق نظر بر تعاریف مشترک از مفاهیم فوق سبب می شود تا فضای سیاسی آن جامعه برای پذیرش و مشارکت سایر گروه های قومی شفافتر شود و راه را برای مشارکت گروه های مختلف و تشکیل جامعه مدنی مبتنی بر تفاهم و انعطاف پذیری هموار نماید.
5-1-1- ادبیات و سوابق تحقیق
پژوهشهای متعددی در زمینه تفاهیم دولت، هویت، ملیت و قومیت تاکنون توسط پژوهش گران داخلی و خارجی صورت گرفته و یک بُعد یا ابعاد مختلف این مفاهیم را مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داده اند. بعضی از این دیدگاه ها واقع بینانه تر بوده و به دور از تعصبات قومی و یا نژادی به مسئله هویت دولت توجه داشته اند. بعضی هم با فرض یکسان بودن تحولات جهانی گرایش به تعمیم پذیری نتایج ملاحظات گروهی و قومی و با توجه به هویت های تاریخی اقدام به بررسی موضوع نموده اند از جمله ی این منابع:
- الطائی، علی، بحران هویت قومی در ایران؛ موضوع این کتاب قبل از اینکه سیاسی باشد، فرهنگی است. نویسنده ضمن توجه به تنوع قومی و فرهنگی در ایران عدم توجه به این مسئله از سوی سازمانهای رسمی و غیر رسمی را موجب بحران هویت در این کشور شده است.
- احمدی، حمید، قومیت و قوم گرایی در ایران، افسانه یا واقعیت. در این اثر ضمن توجه به مفاهیم و اصطلاحات بکار گرفته شده در مطالعات قومی در خاورمیانه و ایران مسئله تفکیک نژادی را رد می کند و آن را حاصل ذهنیت پردازی می داند.
- حمید، احمدی، ایران هویت، ملیت، قومیت. شامل مجموعه ای از مقالات است که پیرامون مسائل قومی و هویتی در ایران نوشته شده است.
- صدر، ضیاءالدین، کثرت قومی و هویت ملی ایرانیان: اهمیت این اثر در ارائه تعریف منطقی از هویت ملی در ایران در مقابل سایر هویت های هشت گانه می باشد. نویسنده ضمن به نقد کشیدن دیدگاه های ناسیونالیستی در ایران، عامل اصلی گرایشهای قومی را تفسیر غلط از مفهوم ملت و هویت می داند که توسط مدرنیست های قوم گرای ایران ارائه شده است. این کتاب می تواند اثر مفیدی در تصحیح مفهوم هویت ملی در ایران باشد.
- حیسنی، جواد، جامعه شناسی وفاق اجتماعی و اقلیت های قومی در ایران. در این اثر ضمن دارا بودن طرح نظری در زمینه ی جامعه شناسی وفاق اجتماعی در ایران به مفهوم توسعه در مناطق مختلف ایران اشاره کرده است. همچنین تاثیر گروه قومی حاکم بر وفاق یا واگرایی قومی رابررسی کرده است.
- بیگدلو، رضا، باستان گرایی در تاریخ معاصر ایران: این اثر از معدود آثاری است است که چهره واقعی ناسیونالیسم ایرانی را در رابطه با اقوام ایرانی آشکار می کند. نویسنده ی کتاب آغاز این ایدئولوژی را بطور رسمی از اواخر دوره ی قاجاریه می پندارد گر چه وجود آن را در تاریخ ایران ناشی از شکستهای پی در پی ایرانیان و حقارت ناشی از آن می داند وی ضمن طرح ایده های قوم گرایان ایرانی در ادبیات و تاریخ معاصر ایران معتقد است که این گرایشهای ناسیونالیستی حاصل تحولات مغرب زمین بوده که به سمت رادیکالیسم قومی و نژادی فارس گرایانه سوق داده شده و به جریانی خود محور و ضد دموکراسی تبدیل گردیده است. این جریان نقش مهمی در ساخت دولت – ملت در ایران ایفا نموده و رابطه دولت-ملت را از شکل دموکراتیک آن به شکل استبدادی رهنمون نموده است.
6-1-1- اهداف مشخص پژوهش
1-6-1-1- هدف اصلی پژوهش
بررسی رابطه ی تاسیس دولت مدرن و شکل گیری هویت ملی
2-6-1-1- اهداف فرعی تحقیق
الف: آشنایی با ساخت دولت مدرن در ایران
ب: آشنایی با چگونگی شکل گیری هویت ملی
ج: آشنایی با عوامل موثر بر عدم شکل گیری هویت مدرن در ایران
7-1-1- سئوالات تحقیق
1-7-1-1- سئوال اصلی
تاسیس دولت مدرن در ایران چگونه سبب عدم شکل گیری هویت ملی گردید
2-7-1-1- سئوالات فرعی
الف: ساخت دولت مدرن در ایران چگونه بوده است؟
ب: تاچه اندازه هویت ملی ایران به تبع تاسیس دولت ملی شکل گرفته است؟
8-1-1- فرضیه های تحقیق
1-8-1-1- فرضیه ی اصلی
ساخت دولت مدرن در ایران مانع شکل گیری هویت ملی شده است.
2-8-1-1- فرضیه ی فرعی
فرضیه اول: ساخت دولت مدرن در ایران غیردموکراتیک و اجباری بوده است.
9-1-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی
دولت مدرن : شکل جدیدی از دولت است که حاصل انقلابهای دموکراتیک اواخر قرن 18 و ابتدای قرن 19 یعنی انقلاب فرانسه در 1789 و سپس سایر انقلابهای اروپایی می باشد. این دولت برخلاف دولتهای باستانی مشروعیت خود را از خداوند یا اشرافیت خونی نمی گیرد بلکه حاصل تفاهم عمومی است.
در این فرایند (دولت سازی) قدرتهای محلی تضعیف شده یا بطور کلی تحت الشعاع یک قدرت مرکزی قرار می گیرند بطور کلی فرایند دولت-ملت سازی مدرن عبارت است از گذر از هویت های سنتی-اجتماعی به سوی هویت همبسته تر و یکپارچه تر که سرانجام در قالب مفهوم کلاسیک کشور – ملت متبلور می شود (دلیرپور، 1380: 53)
پیدایش دولت مدرن در ایران با پایان دولت قاجار و شکست جریان مشروطه آغاز می شود. گرچه پایه های تئوریک این دولت از انقلاب مشروطه گذاشته شده بود ولی تطبیق عملی این تئوری در ایران با روی کارآمدن رضا شاه صورت گرفت.
در فرهنگ علوم اجتماعی تعریف همگرایی اینگونه بیان شده است: تمایل اندیشهها، افکار، گرایشها و بینشهای متمایز به نقطه مشترک که مورد پذیرش همه افراد خواهد بود.
در این پژوهش همگرایی عبارت است از تمایل کلیه اقوام ایرانی در پهنه جغرافیایی ایران و سایر هموطنان به اتخاذ مواضع مشترک بر اساس منافع و هویت ملی مشترک جهت مقابله با هر گونه تهدید اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است که وحدت ملی را به مخاطره می اندازد. هر اندازه این رابطه افزایش یابد زمینه ی برطرف نمودن اختلافات و رفع نیازها بیشتر خواهد شد.
واگرایی ملی: واگرایی در لغت به معنای فاصله گرفتن و به راه های متفاوت رفتن است. که با همگرایی رابطه معکوس دارد واگرایی نشان از وجود مرزها، فاصله ها و اختلاف بین گروه ها و نهادها است که ریشه ی آن در ارزیابی افراد از منافع متضاد می باشد. بطور کلی می توان گفت که واگرایی عبارت از رشد فزاینده ی هویت قومی و سایر هویت های مادون در برابر هویت ملی است.(اچ لاور، 1373 : 32)
10-1-1- روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی است که با بهره گرفتن از ابزار و تکنیکهای جمع آوری اطلاعات، کتب، مقالات، روش های اسنادی و کتابخانه ای تدوین شده است. تاکید اصلی محقق بر پژوهشهای تاریخی در چند دهه اخیر می باشد همچنین با درک این نکته که ابعاد و دامنه ی علل و بروز شکافهای هویتی و مطالبات گریز از مرکز محدود به علل و عوامل تاریخی نیست و تحت شرایط موجود جامعه اتفاق می افتد از روش تحلیل محتوی تقاضاهای قومی در چند دهه اخیر استفاده شده است.
11-1-1- متغیرهای مورد بررسی
در این پژوهش بدنبال تبیین رابطه بین دو متغیر مستقل، ساخت دولت مدرن در ایران و متغیر وابستهی هویت ملی هستیم. بدین معنا که هویت ملی تحت تاثیر سیاست های دولت ملی شکل گرفته است.
روش گرد آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات تاریخی جامعه شناختی از طریق مطالعات کتابخانه ای میباشد.
روش و ابزار تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده توصیفی بود. میزان مشارکت مردم ایران در حوادث ملی ابزار سنجش وابستگی یا عدم وابستگی به هویت ملی خواهد بود.
12-1-1- سازماندهی تحقیق
پژوهنده برای فهم بیشتر موضوع و آشنایی سایر پژوهندگان با مفاهیم و اصطلاحات مورد پژوهش، آن را در چهار فصل سازماندهی نموده است. فصل اول شامل سه بخش است: بخش اول شامل کلیات تحقیق، بخش دوم: نظریات مختلف درباره ی منشا دولت از عهد باستان تا کنون است و در بخش سوم این تحقیق مفهوم هویت ملی بررسی می شود. فصل دوم پژوهش .ماهیت دولت در ایران و فصل سوم به چگونگی تکوین هویت ملی ایران می پردازد. فصل چهارم این پژوهش به بررسی ناکارآمدی دولت ایران در ساخت هویت ملی اختصاص دارد.
[1] Nation Building
[2] State Building