بررسی حساسیت منابع خارجی (برون سازمانی ) به جریان نقدی تحت محدودیت مالی در بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
بحث محدودیتهای مالی یکی از موضوعات مهم و اساسی پیش روی تمام شرکتها میباشد. شیوه متداول برای بررسی رابطه بین محدودیتهای مالی، ارزش وجه نقد وسرمایه گذاری تفکیک شرکتها به دو گروه شرکتهای با محددودیت مالی و بدون محدودیت مالی است. فارازی و همکاران(1988) استدلال می کنند که شرکتهایی که دارای محدودیت مالی شدید هستند در هنگام تصمیم گیریهای سرمایه گذاری بر جریانات نقدی تأکید بیشتری دارند به عبارتی با افزایش اختلاف بین هزینه های تأمین مالی داخلی و خارجی
حساسیت سرمایه گذاری به وجوه نقد داخلی افزایش مییابد. تئوریهایی نیز نگهداری وجه نقد در شرکت و میزان آن را بیان می کنند که این تئوریها عبارتند از تئوری مبادلهای وتئوری سلسله مراتبی. مطابق با تئوری مبادلهای، شرکتها سطح مطلوب نگهداری وجه نقد رابر اساس ایجاد توازن بین منافع و هزینه های نگهداری وجه نقد تعیین می کنند. سه انگیزه عمده برای نگهداری وجه نقد را میتوان انگیزه معاملاتی، انگیزه سفته بازی و انگیزه احتیاطی نام برد. شرکتها اغلب برای انگیزه های سفته بازی و استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری از وجوه نقد نگهداری شده در شرکت استفاده مینمایند. از اهداف انگیزه های احتیاطی نیز میتوان برای مقابله با بحرانها و جلوگیری از مشکلات نقدینگی و کاهش هزینه های تأمین مالی اشاره کرد. بر اساس تئوری سلسله مراتبی نیز بیان می شود که رویه های تأمین مالی از یک رویه سلسله مراتبی تبعیت می کند و منابع داخلی بر منابع خارجی ترجیح داده میشوند (بادآورودرخور،1391). واحدهای تجاری به دلایل مختلفی به منابع مالی نیازمند هستند. استفاده از شیوه های صحیح تأمین مالی برای اجرای پروژه های سودآور می تواند در جهت افزایش ثروت سهامداران شرکت، نقش اساسی ایفا کند. هر شرکتی در تصمیمات تأمین مالی با دو منبع تأمین مالی داخلی و خارجی رو به رو است. منابع داخلی شامل وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی، فروش دارایی ها و سود انباشته و منابع خارجی شامل انتشار اوراق بهادار نظیر انتشار سهام، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و دریافت تسهیلات مالی از بانکها و غیره هستند انتشار سهام، واکنش متفاوت سهامداران را در بر دارد. همچنین، استفاده از وام و استقراض به علت ایجاد مشکلاتی مانند عدم پرداخت به موقع بدهیها، ناتوانی مالی و در نهایت ورشکستگی، اثرات متفاوتی بر قیمت سهام خواهد داشت. منابع خارجی آن دسته از منابعی هستند که شرکتها در صورت عدم کفایت منابع داخلی برای تأمین مالی نیازهای شرکت به وسیله ایجاد بدهی یا انتشار سهام جدید، اقدام به جذب سرمایه مینمایند. منظور از ایجاد بدهی، استقراض یا انتشار اوراق قرضه و مشارکت است که شرکت در قبال آن متعهد می شود در زمانهای معینی، سود تعیین شده ودر تاریخ سررسید ارزش اسمی یا مبلغ وام اخذ شده را بپردازد. وجه نقد از منابع مهم و حیاتی در هر واحد انتفاعی است و ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهمترین عامل سلامت هر واحد تجاری شمرده می شود. وجه نقد از طریق عملیات عادی و منابع تأمین مالی دیگر، به واحد تجاری وارد و برای اجرای عملیات، پرداخت سود، بازپرداخت بدهیها و گسترش واحد تجاری، به مصرف میرسد. روند ورود و خروج وجه نقد در هر واحد تجاری، بازتاب تصمیم گیریهای مدیریت در مورد برنامه های كوتاه مدت و بلندمدت عملیاتی و طرحهای سرمایه گذاری و تأمین مالی است. درواقع، اطلاعات مربوط به سطح وجه نقد نگهداری شدة شركتها و جریانهای نقدی، از دسته عناصر مهم صورتهای مالی هستند و بررسی رابطه بین تغییرات در سطح نگهداشت وجه نقد، به واسطة جریانهای نقدی (حساسیت سطح نگهداشت وجهنقد به جریانهای نقدی) مسئلة پیش روی شرکتهاست (دستگیر، 1385).
پیش بینی جریان نقدی امر مهمی میباشد که در بسیاری از تصمیمهای اقتصادی مورد نیاز است، زیرا که جریانهای نقدی نقش مهمی در تصمیم گیریهای گروه هایی مانند تحلیلگران اوراق بهادار، اعتباردهندگان و مدیران بازی می کنند. اینان علاقه دارند که جریانهای نقدی آتی شرکت را ارزیابی کرده و به واسطه آن به یک شاخص واضح و روشن از جریانهای نقدی شرکت در آینده دست یابند. به عبارت دیگر هدف کلی از تجزیه و تحلیلهای بنیادی، پیش بینی جریانهای آتی شرکتها میباشد، زیرا که جریانهای نقدی مبنای پرداخت سود سهام، بهره و بازپرداخت بدهی میباشد و توانایی یک شرکت در پرداخت سود سهام از تواناییاش در ایجاد جریان نقدی منتج می شود (خدادادی و همکاران، 1388). سازمانهای اقتصادی برای رسیدن به اهداف خود به همه عواملی که میتوانند به آنها کمک کنند تا هر چه سریعتر به هدف خود برسند تکیه می کنند و به شناسایی این عوامل میپردازند. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در رسیدن به هدف هر شرکتی داشتن وجه نقد است. وجه نقد مانند خون در بدن انسان، باعث رونق فعالیتهای اقتصادی در هر شرکتی میگردد. پیش بینی وجه نقد می تواند به برنامه ریزی صحیح در ارتباط با منابع و مصارف سازمان در سالهای آتی منجر شود. بنابراین شرکتی موفقتر خواهد بود که نیاز به منابع خود را از زمان حال پیش بینی کرده و در جهت تأمین آن گام بردارد (غلامعلیپور، 1383).
جریان نقدی به طور فزایندهای برای درآمدها، از سه نظر مفید میباشد:
- جریان نقدی، اطلاعات نقدینگی و توانایی پرداخت بدهی یک شرکت را تعیین مینماید که این مورد به ویژه برای بستانکاران شرکت مهم میباشد.
- پیش بینی جریان نقدی، مدیریت درآمدی شرکت را محدود می کند، زیرا سرمایه گذاران میتوانند اقلام تعهدی را برآورد و پیش بینی نمایند، بوسیله پیش بینی اطلاعات درآمدها و پیش بینی جریان نقد و بدین ترتیب صورتهای مالی شرکت را به آسانی تهیه نمایند.
با توجه به موارد بالا و بسیاری موارد دیگر پیش بینی جریان نقدی تحلیلگران مالی به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. به طوری که در دهه گذشته تنها 4 درصد شرکتها از این پیش بینی استفاده میکردند. اما این مورد تا سال 2005 به 54 درصد افزایش یافته است ( هادر و همکاران[1]، 2006).
- بیان مسأله
شرکتهای دارای محدودیت های مالی، نگهداری موجودیهای نقدی خود را در پاسخ به افزایش نوسانات جریانهای وجوه نقد افزایش میدهند، زیرا محدودیتهای مالی یک نوع رقابت و تضاد بین سرمایه گذاریهای جاری و آتی به وجود آورده، با وجود ریسک جریانهای وجوه نقد آتی، باعث ایجاد انگیزه جهت اقدام برای پس اندازهای احتیاطی می شود. به علاوه روشهای تأمین مالی و مدیریت مطالبات، بر وضعیت نقدینگی شرکت مؤثرند. مدیریت بایستی متناسب با سطح محدودیت تأمین مالی شرکت ها مبادرت به نگهداری وجوه نقد در شرکت نماید. شرکتهایی که دارای محدودیت مالی بیشتر هستند باید وجوه نقد بیشتری نگهداری نموده و در مقابل شرکت هایی که دارای محدودیت مالی کمتری هستندوجوه نقد کمتری نگهداری نمایند. عدم تعادل بین محدودیت مالی، وجوه نقد نگهداری شده و میزان سرمایه گذاری می تواند شرکت را دچار مشکلات نقدینگی نموده و هزینه های شرکت را افزایش دهد حال یا در قالب هزینه های تأمین مالی و یا در قالب هزینه فرصت از دست رفته که هر دوی این هزینهها در نهایت سودآوری شرکتها را تهدید خواهد نمود. از طرفی رشدآتی شرکتها نیز می تواند منوط به تصمیمات صحیح مدیریت و در رابطه بین محدودیت مالی، ارزش وجه نقد و میزان سرمایه گذاری باشد. لذا توجه به میزان نگهداری وجده نقد باتوجه به سطوح سرمایه گذاری در شرکتهایی که دارای محدودیت مالی هستند می تواند برای مدیریت شرکت از اولویتهای تصمیم گیری باشد (باآورودرخور،1392). انگیزة معاملاتی، انگیزة احتیاطی و انگیزة سفته بازی، سه انگیزة عمده برای نگه داشت وجه نقد هستند انگیزة معاملاتی به استفاده از دارایی های دیگری به جز وجه نقد در انجام معاملات تجاری اشاره دارد. در این رویكرد، شركتهایی كه با كمبود منابع داخلی روبه رو هستند، میتوانند با فروش دارایی ها، ایجاد بدهیهای جدید، انتشار سهام جدید، یا با عدم پرداخت سود سهام نقدی، منابع خود را افزایش دهند. بنابراین انتظار میرود شركتهایی كه با هزینة معاملات بیشتری مواجه هستند، دارایی های نقدی بیشتری نگهداری كنند (کاشانیپور و نقینژاد، 1388).
وجه نقد یكی از مهمترین اقلام تشكیل دهندة دارایی های جاری هر شركتی است كه نقش مهمی در فرایند اجرای عملیات شركتها و واحدهای انتفاعی دارد. بنابراین یكی از وظایف بسیار مهم مدیران مالی، پیش بینی جریانهای مناسب ورود و خروج وجه نقد است، به گفتهای مدیریت وجه نقد، از مهمترین وظایف در فرایند مدیریت مالی است؛ زیرا از یک سو كمبود وجه نقد موجب می شود كه شركت در برآورده كردن نیازهای روزمره خود با مشكل روبه رو شود و از سوی دیگر، نگهداری سطح بالایی از وجه نقد برای شركت هزینة فرصت به همراه دارد. با وجود این، بسیاری از شركت ها به دلیل انعطاف پذیری در نشان دادن واكنشهای مناسب نسبت به موقعیتهای پیش بینی نشده و همچنین نیازهای روزمره، تمایل به نگهداری مقادیر زیادی وجه نقد دارند (گارسیا تروئل و مارتینز سولانو[2]، 2008)، امروزه سرمایه گذاران آگاه حاضرند در شرکتی سرمایه گذاری نمایند که از جریان وجوه نقد زیادی برخوردار باشند و از سرمایه گذاری در شرکتهای فاقد وجه نقد میپرهیزند. اعتباردهندگان نیز به شرکتی حاضرند اعتبار و وام دهند که آن شرکت برای جریان وجه نقد، از اهمیت زیادی برخوردار باشد. بنابراین امروزه جریان وجه نقد هم برای خود آن شرکت (تصمیم گیری بهینه) و هم برای سرمایه گذاران و هم برای اعتباردهندگان از اهمیت زیادی برخوردار است. جریانهای ورود و خروج وجه نقد و توان دسترسی واحدهای انتفاعی به آن شالوده و مبنای بسیاری از تصمیم گیریها و قضاوتهای گروه ها عمده استفادهکنندگان از اطلاعات مالی واحدهای انتفاعی را تشکیل میدهد (صابری، 1386).
مشخص بودن مبلغ یا نرخ بهره دارندگان اوراق بدهی و اولویت بازپرداخت اصل و فرع آن نسبت به سهام، این اوراق را از دیدگاه سرمایه گذاران در ردیف اوراق بهادار دارای ریسک کم قرار میدهد و به دلیل ریسک کم، بازده کمتری نیز دارند تأمین مالی از طریق تسهیلات بانکی در کاهش مسائل مربوط به نمایندگی و عدمتقارن اطلاعاتی مؤثر است. وجود روابط بانکی علاوه بر ارائه تصویری مطلوب از وضع شرکت، توانایی آن برای دستیابی به تأمین مالی خارجی را بیشتر می کند. از این مباحث میتوان نتیجه گرفت که شرکتهایی با بدهی بانکی بیشتر با سهولت بیشتری به منابع خارجی دسترسی دارند و وجه نقد کمتری نگهداری می کنند تأمین مالی از طریق انتشار سهام گرانترین منبع مالی برای شرکت به شمار میرود؛ زیرا هزینه بالای انتشار سهام با هزینه های شناور ترکیب می شود (جهانخانی،1391). بازار سهام به انتشار سهام شرکتهای بزرگ واکنش مثبت نشان میدهد. ممکن است مدیران شرکتها فکر کنند که سهام شرکت کمتر از واقع ارزشگذاری شده و تمایل به انتشار سهام جدیدنداشته باشند و هنگامی که قیمت سهام افزایش یافت؛ سهام جدید را منتشر کنند. شرکتی که تنها از طریق سهام تأمین مالی می کند، از مزایای صرفه جویی مالیاتی هزینه بهره، محروم وارزش بازار آن کمتر از یک شرکت اهرمی خواهد بود، سوندر و میر طبق نظریه سلسله مراتب تأمین مالی، شرکتها در درجه اول تأمین مالی از محل سود انباشته را ترجیح می دهند و در صورت نیاز به تأمین مالی خارجی بدهی را به انتشار سهام ترجیح میدهند. به عبارتی، مدیریت شرکتها، تأمین مالی از منابع داخلی را بر منابع خارجی مقدم میدانند (کیم و همکاران، 2011)، مودیلیانی و میلر درسال 1958 درمقاله» هزینه سرمایه، امور مالی شرکتها و تئوری سرمایه گذاری «نشان دادند که سیاست تأمین مالی شرکتها تاثیری بر ارزش جاری بازار شرکتها ندارد. فرضیه عدم ارتباط آنها بیانگر این امر است که انتخاب خط مشی تأمین مالی شرکت نمی تواند ارزش شرکت را تغییر دهد مگر زمانی که تغییری در جریانهای نقدی شرکت ایجاد کند. در ارتباط با تاثیر تأمین مالی خارجی بر بازده آتی سهام، فرضیه های ارزشیابی نادرست اوراق بهادار و سرمایه گذاری بیش از حد مطرح شده است. هر دو فرضیه تاکید بر ارتباط منفی بین تأمین مالی خارجی و بازده سهام دارند. بر اساس فرضیه ارزشیابی نادرست اوراق بهادار، ارتباط بین انتشار سهام و بازده آتی سهام قویتر از ارتباط بین بدهی و بازده آتی سهام است. فرضیه سرمایه گذاری بیش از حد تاکید بر ارتباط بین مبادلات تأمین مالی خارجی شرکتها و تصمیمات سرمایه گذاری بیش از حد مدیران رابطه مستقیم وجود دارد. هرچه میزان انتشاراوراق بهادار از سوی شرکتها بیشتر باشد؛ سرمایه
خرید اینترنتی فایل کامل :
گذاری آنها بیشتر است. در نتیجه، بازده آتی سهام بیشتر کاهش مییابد. بسیاری از تحقیقات پیرامون عدم تقارن اطلاعاتی و نقصهای بازار سرمایه نشان دادهاند که نقصهای بازار ممکن است سبب شود که تأمین مالی خارجی نسبت به تأمین مالی داخلی هزینه برتر شود و تحقیقات اخیر نشان دادهاند که عدم تقارن اطلاعاتی سبب میشود که هزینه سرمایه بالاتر رود (ازلی و هارا ،2004).
بازار سرمایه برای شرکتها این امکان را فراهم می آورد که منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق عرضه اوراق بهادار تامین نمایند. مدیران با بهره گرفتن از منابع به دست آمده در جهت بقاء و رشد سازمان خود تلاش می کنند. این درحالی است که شرایط رقابتی شدید ، بحران های مالی، اقتصادی، سیاسی و الزامات مالکیتی و قانونی، شرکتها را بر آن داشته تا منابع بیشتری را خواستار شده و گاه منابع حاصل از نتایج عملیات واحد اقتصادی را نیز که متعلق به مالکان است، درون واحد اقتصادی مجدداً سرمایه گذاری نمایند.
به طور کلی واحدهای فعال اقتصادی استفاده از منابع خارجی نظیر وجوه ناشی ازافزایش سرمایه و استقراض را به دو دلیل مورد استفاده قرار میدهند:
1 . اجرای پروژه های سرمایهای نظیر طرح های توسعه و همچنین افزایش کارایی عملیات جاریِ در حال اجرا
2 . اصلاح ساختار سرمایه در جهت کاستن از هزینه های مالی ناشی از بدهی ها و کمک به افزایش بازده سهامداران
هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی[3] باور دارد که در پیش بینی جریانهای نقد آتی، سود نسبت به دریافت و پرداختهای آتی شاخص مطلوبتری میباشد. به این ترتیب پیش بینی جریانهای نقدی زمینه ساز انجام تحقیقهای گستردهای شده است که تعداد زیادی از محققان رابطه میان اجزای سود و معیارهای انعطافپذیری آتی را مورد بررسی قرار دادهاند. تأکید چارچوبهای نظری بر این است که بکارگیری اقلام تعهدی در پیش بینی جریانهای نقدی آتی نسبت به زمانی که تنها از جریانهای نقدی جاری استفاده می شود، قابلیت پیش بینی را افزایش میدهد. در حال حاضر تصمیم گیری برای تعیین میزان ذخایر نقدی، تبدیل به یكی از عوامل قابل توجه در ادبیات تأمین مالی شده است. مزیت عمدة نگهداری وجه نقد در بازارهای سرمایه، افزایش توانایی شركت برای استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری ارزشمند و اجتناب از هزینه های بالای تأمین مالی خارجی است. بر همین اساس، جریانهای ورود و خروج وجه نقد و توان دسترسی واحدهای انتفاعی به آن، شالوده و مبنای بسیاری از تصمیم گیریها و قضاوتهای گروه های عمدة استفاده كننده از اطلاعات مالی واحدهای انتفاعی را تشكیل میدهد. بنابراین مسئله اصلی این پژوهش حساسیت منابع خارجی به جریان نقدی تحت محدودیت مالی در بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
براساس آنچه که از چارچوب نظری بر می آید نمی توان تنها از جریانهای نقدی جاری برای پیش بینی استفاده نمود.
بر این اساس پرسشهای تحقیق حاضر به شرح زیر بیان می شود:
1) تأمین مالی برون سازمانی( بدهی و انتشار سهام )و جریانهای نقدی داخلی ایجاد شده چه نوع رابطه ای با یکدیگر دارند؟
2) آیا شوکهای جریان نقدی باعث افزایش اثرجایگزینی درشرکتهای با دارایی مشهود بیشتر خواهد شد ؟
3) رابطه بین جریان نقدی – تأمین مالی خارجی (برون سازمانی ) در شرکتهای با محدودیت وبدون محدودیت مالی در زمانهای بحران اقتصادی چگونه خواهد بود ؟
توجه اصلی ما در این تحقیق بر اثر گردش وجوه بر تامین مالی خارجی است. این مدل مبنا اندازه شركت را لحاظ كرده و این واقعیت را درك میكند كه شركتهای بزرگتر مستعد جا به جایی بین سرمایه داخلی وخارجی به منظور سود بردن از مقیاس اقتصاد میباشد، این مدل در بردارنده فرصتهای رشد در تحلیل و پیش بینی سود می باشد كامپلو (2010).
- اهداف تحقیق
طبق بیانیه مفهومی شماره یک[4] هیئت استانداردهای حسابداری مالی هدف اصلی گزارشگری مالی کمک به استفادهکنندگان در پیش بینی جریانهای نقدی آتی است (استانداردهای حسابداری مالی، 1987).
هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی اظهار داشته است که سود حسابداری که براساس مبنای تعهدی محاسبه می شود، نسبت به اطلاعات جریانهای نقدی، قابلیت پیش بینی بیشتری برای جریانهای نقدی آتی دارند. کمیته بین المللی استانداردهای حسابداری (سال 1995)، نیز معتقد است اطلاعات در مورد عملکرد مالی و تغییر در وضعیت مالی که تحت مبنای تعهدی گزارش میشوند، استفادهکنندگان از اطلاعات مالی را در جهت ارزیابی توانایی شرکت برای ایجاد جریانهای نقدی آتی یاری میرساند (خدادادی و همکاران، 1388).
در حال حاضر تصمیم گیری برای تعیین میزان ذخایر نقدی، تبدیل به یكی از عوامل قابل توجه در ادبیات تأمین مالی شده است. مزیت عمدة نگهداری وجه نقد در بازارهای سرمایه، افزایش توانایی شركت برای استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری ارزشمند و اجتناب ازهزینه های بالای تأمین مالی خارجی است. بر همین اساس، جریانهای ورود و خروج وجه نقد وتوان دسترسی واحدهای انتفاعی به آن، شالوده و مبنای بسیاری از تصمیم گیریها و قضاوتهای گروه های عمدة استفاده كننده از اطلاعات مالی واحدهای انتفاعی را تشكیل میدهد. بنابراین میزان سطح نگه داشت وجه نقد، عامل مؤثری در سیاستهای تصمیم گیری سرمایه گذاران است كه بررسی واكنش شركتها نسبت به سطح نگه داشت وجه نقدشان در اثر روبه رویی باجریان های نقدی مثبت و منفی، میتواند به ادبیات این حوزه بیفزاید.
- مشخص شدن رابطه بین تأمین مالی خارجی( بدهی و انتشار سهام )و جریانهای نقدی تولید شده داخلی شرکتها، و نوع رابطه آنها با یکدیگر درهردوگروه شرکتهای بامحدودیت و بدون محدودیت.
- مشخص شدن نقش شوک های جریان نقدی در افزایش اثرجایگزینی در شرکتهای با دارایی مشهود بیشتر درشرکتهای با محدودیت مالی.
- تبیین رابطه بین جریان نقدی – تأمین مالی خارجی(برون سازمانی) در شرکتهای با محدودیت مالی در دوره های بحران اقتصادی و عدم تاثیربحران اقتصادی درشرکتهای بدون محدودیت.
[1] – Hodder et al.
[2] -Garcia, Teruel and Martinez-Solano
[3] -FASB
[4] – Statement of Financial Accounting Concept No.1(SFAC1)