رابطه ناگویی هیجانی و درون/برون گرایی با رضایت زناشویی
1-2-بیان مساله
شواهد حاكی از آن است كه زوج ها در جوامع امروزی برای برقراری و حفظ ارتباط صمیمی ودرك احساسات از جانب همسرشان به مشكلات فراگیر و متعددی دچارند، بدیهی است كه كمبود های موجود در كفایت های عاطفی و هیجانی دو همسر در كنار عوامل متعدد دیگر از قبیل (عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و…) اثرات نامطلوبی بر زندگی اجتماعی آنها می گذارد و بطور منطقی هرچه نارضایتی از زندگی مشترك بیشتر باشد، احتمال ناسازگاری و جدایی افزایش می یابد(پارسا، 1387).
در خانواده های دارای کارکرد خوب، زوج ها نه تنها به وجود تعارض زناشویی اذعان دارند. بلکه این تعارض و مشکلات به شیوه موثری حل می شوند(گریف[8]،2000).
ناگویی هیجانی در معنای اصلی به فقدان واژه برای نامیدن و توصیف هیجانها اطلاق می شود كه از ریشه ی یونانی (الكسی[9]) نبود واژه(تیموس[10]) هیجان برگرفته شده است (كمپوس، چیوا، مورئو[11]، 2000) افراد دارای این صفت مشكلاتی را در فهم حالات هیجانی دیگران دارند و در روابط ببین فردی همدلی محدودی را نشان می دهند( كریستال[12] ، 1979؛به نقل از هاشمی و همکاران،1391). ارتباط موثر نقش برجسته ای در رضایت زناشویی دارد و می تواند نقش مهمی در ایجاد احساس امنیت روی زوجین داشته باشد(استنلی[13] و همکاران، 2002) بیان عواطف عامل اساسی در تمایز زوجهای راضی از ناراضی است، چون نقش مهمی در رشد صمیمیت دارد(یام[14] و همکاران، 2003) ابراز متقابل عواطف زوجین احساس حمایت شدن را ایجاد نموده و خود آشكار سازی بیشتر در رابطه را در پی دارد(ساندرسون و اوانس[15]، 2001).
اگرچه داشتن تشابه فرهنگی ، اعتقادی، مذهبی از معیارهای لازم انتخاب همسر تعیین شده است اما وجود این عوامل برای بنیان و ادامه یک زندگی لذت بخش و موفق كافی نیست ، یكی از معیارهایی كه حتما باید به آن توجه بیشتری شود ، خصوصیات شخصی افراد است(همگونه شخصیتی) یكی از ویژگیهای شخصیتی موثر بر موفقیت و تداوم زندگی زناشویی میزان درون گرایی و برون گرایی زوجین است(برشتاین و برشتاین[16]، 2002،ترجمه سهرابی،1373). با توجه به این مسئله كه نارضا مندی زناشویی و طلاق ، موجب بروز اختلالهای جسمانی و روانی زوجین شده اند(ساپینگتون[17]،1999؛ترجمه حسین شاهی برواتی،1382). ودر نهایت ، از جانب خانواده های ناسالم ، جامعه نیز آسیب خواهد دید، همه این امور محقق را وادار می كند تا در پی كشف مولفه های رضامندی زناشویی بوده تا بتواند عوامل آن را شناسایی كند.از این رو پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین درون/برون گرایی و ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی رابطه دارد؟
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
در زندگی مشترک، غالبا به هنگام مواجهه با مشکلات احساس ناکامی تحقیرو…احساسات وهیجانات به جای عقل و منطق بر همسران غلبه میکند لذا شناخت وهدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است. با توجه به پژوهشهای انجام شده درخصوص روابط همسران به نظر میرسد که مولفههای هوش هیجانی میتوانند در رضایت زناشویی موثر باشد.روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسایل از دید همسرانشان وتوانایی درک هم دلانه ی آنچه همسرشان تجربه نموده است وهمچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او(گاتمن[18] وهمکاران، 1976) همسرانی که از خودآگاهی بالاتری برخوردارند(خویشتن
خرید اینترنتی فایل کامل :
داری)ودر نحوه ی ابراز احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصا همسرشان تسلط دارند مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوتفاهمات در زندگی زناشویی خود میشوند(پارسا،1387). رضایت زناشویی فرایندی است كه در طول زندگی زوجین به وجود می آید، زیرا لازمه آن انطباق سلیقه ها ، شناخت ویژگیهای شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شكل گیری الگوهای مراوده است (احمدی،1382).
از آنجاییكه انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی هم نقطه ی عطفی در رشد و هم پیشرفتی شخصی تلقی می شود و از آنجا كه بی تردید یكی از مهمترین تصمیم های كه در طول زندگی خود می گیریم انتخاب یک شریک زندگی است (برنشتاین و برنشتاین،2002؛ ترجمه سهرابی،1373) اهمیت مسئله ایجاب می كند كه در هنگام همسر گزینی، علاوه بر عوامل عینی نظیر مذهب ، طبقه اجتماعی، نحوه لباس پوشیدن، سن، قیافه و سطح تحصیلات به عوامل زیر بنایی از جمله ویژگیهای شخصیتی نیز توجه شود تا با انتخاب درست در سایه ی خشنودی و رضایت زناشویی از ازدواجی مناسب، محیطی سالم و سازنده فراهم شود كه پایه و اساس نسل های آینده، پیشرفت جامعه، اعتلای فرهنگ و انتقال ارزش ها در آن میسر گردد(دانش،1384).
1-4-هدف های پژوهش:
هدف اصلی:
هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ناگویی هیجانی و درون گرایی/برونگرایی با رضایت زناشویی می باشد.
هدف های فرعی:
1- بررسی رابطه ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی.
2-بررسی رابطه درون/برون گرایی زوجین با رضایت زناشویی.
3- رابطه میان درون/برون گرایی و ناگویی.
1-5-فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی پژوهش: تعامل درون/برون گرایی و ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی رابطه دارد.
فرضیه های فرعی پژوهش:
1- میان درون/برونگرایی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.
2- میان ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.
3- میان درون/برونگرایی و ناگویی هیجانی رابطه وجود دارد.
1-6-متغیرهای پژوهش:
متغیر مستقل(پیش بین): ناگویی هیجانی، درون گرایی/ برون گرایی.
متغیر وابسته(ملاک): رضایتمندی زناشویی.
متغیر کنترل: سن، میزان تحصیلات.
1-7-تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:
تعریف مفهومی درون/برون گرایی:
درون گرایی:ویژگی خُلقی است كه با دیدگاه درونی ذهنی همراه بوده و فرد دورن گراآمادگی بیشتری برای خود داری و تسلط بر نفس از خود نشان میدهد. این افراد كمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت های ذهنی انفرادی میگذرانند(آیزنک[21]، 1947،به نقل از فیست و فیست،2002،ترجمه سیدمحمدی،1391).
برون گرایی:ویژگی خُلقی است كه با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد برونگرا از آمادگی كمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند(آیزنک، 1947،به نقل از فیست و فیست،2002،ترجمه سیدمحمدی،1391).
تعریف عملیاتی :
منظور از درون/برونگرایی در این پژوهش نمرهای است كه آزمودنی ها از پاسخ به 24 گویه ی مولفه ی درون/برونگرایی پرسشنامه شخصیتی آیزنک بهدست میآورند،نمره خام آزمودنی ها از 0 تا 24 متغیر می باشد که پس از تبدیل به نمره درصدی،نسبت به 50 سنجیده می شوند که نمره ی بالای 50 معرف برون گرایی و نمره کمتر از 50 معرف درون گرایی است.
تعریف مفهومی ناگویی هیجانی[22]:
ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجانها ناگویی هیجانی نامیده می شود.(بگبی و تیلور[23]،1997، تیلور،2000 ، تیلور و بگبی ،2000 ، لین،آهرن،كوارتز وكاستیاك[24]،1997؛ به نقل از بشارت،1386) ناگویی هیجانی سازه ای است چند وجهی متشكل از دشواری در شناسایی احساسات و تمایز بین احساسات و تهییج های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی ،دشواری در توصیف احساسات برای دیگران ،مدیریت تجسم محدود كه برخسب فتو خیال پردازی ها مشخص می شود ،سبك شناختی(غیر تجسمی) ،عمل گرا و واقعیت مدار یا تفكر عینی (تیلور و بگبی ،2000 ، سیفنوس[25]،2000؛ به نقل از بشارت، 1386).