کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین

06 مرداد 1400 توسط نویسنده محمدی

:

خانواده ، اولین سازمان اجتماعی است که فرد در آن زندگی می کند . خانواده اساسا یک کانون کمک ، تسکین ، التیام و شفا بخشی است . خانواده کانونی است که باید فشار های روانی وارد شده بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند ( ثنایی ، 1370 )

جوانان باید قبل از ازدواج شرایطی را که لازم زناشویی موفقیت‌آمیز است در نظر بگیرند.

این رابطه تنها به منظور ارضای تمایلات آنی نیست، بلکه زندگی آینده و خوشبختی زن و مرد و کودکان آنها براساس این پیوند قرار گرفته است.عوامل دیگری در موفقیت زناشویی مؤثر است که می‌تواند آنها را بعد از ازدواج شناخت در ازدواج سازش دایمی و از خود گذشتگی فراوان لازم است و اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.پس اگر سنگ بنا یک خانواده سالم است، لذا این سؤال مطرح می‌شود که تا چه حد افراد را برای ازدواج آموزش می‌دهیم و آماده می‌سازیم. جوانان در آستانه ازدواج و خانواده‌های آنان تا چه میزان به اهمیت مشاوره آگاهی دارند. تمام روانشناسان و مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت به اهمیت آموزش جوانان در آستانه ازدواج و فراهم کردن امکانات مشاوره بر آنان اذعان دارند و نقش پیشگیری بر هیچ کسی پوشیده نیست.

توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت یک ازدواج و رعایت تناسب‌ها به دختر و پسر کمک می‌کند تا از بروز مشکلات جلوگیری شود، و با صرف هزینه اندکی جلوی زیان‌های هنگفت و غیرقابل جبران مادی و معنوی طلاق گرفته شود.

روانشناسان بر این باور هستند که هر قدر زن و مرد پیش از ازدواج دقیق‌تر، عمقی‌تر و بیشتر خود را بشناسند و سپس تلاش کنند همسر خود را بشناسند ازدواج با موفقیت بیشتری روبرو خواهد شد.

نکته دیگر این است که هیچ‌گاه زن مانند شوهر، شوهر مثل زن نخواهد بود و در هرحال تفاوت‌های فردی وجود دارد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: «و قد خلقکم اطوار (نوح)» ما به تحقیق شما را به‌طور گوناگون آفریده‌ایم. لذا زن و شوهر باید یاد بگیرند که به این تفاوت‌ها توجه کنند و احترام بگذارند و با این تفاوت‌ها زندگی کنند. ( بخشی پور و همکاران، 1389).

بنابراین اموزش های قبل و بعد از ازدواج بسیار توصیه می‌شود و باید نه فقط یکبار بلکه به دفعات صورت گیرد. وقتی زوج‌ها بتوانند با یکدیگر به بحث بنشینند و به درکی راضی کننده برای هردو طرف در موارد زیر برسند فرصت بهتری ایجاد ازدواج موفق خواهند داشت .عقاید و فرایض دینی و روحانی، رابطه‌ی جنسی، پول (گرفتن تصمیمات مالی)، سرگرمی، مسافرت، و دید و بازدید از اقوام، مسئولیت‌های اجتماعی، دانستن سابقه و تاریخچه خانوادگی فرد ضروری است.

بیان مسأله

خرید اینترنتی فایل کامل :

 مقالات و پایان نامه ارشد

 

صمیمیت یک نیاز  روانشناختی اولیه و اصلی در نظر گرفته می شود ( مان و بادر ، 2008 ) .  برای دست  یافتن  به این  نیاز  و رشد صمیمیت ،  ازدواج یک  فرصت منحصربه فرد در اختیار می گذارد که فراتر  از روتبط صمیمانه با  دوستان و خویشاوندان است . از  اینرو اکثر افراد ازدواج را صمیمی ترین رابطه و منبع اولیه عاطفه و حمایت می دانند ( کریگ ، 200) . صمیت یک  مشخصه کلیدی و مهم روابط زناشویی و از ویژگی های بارز یک  ازدواج موفق به شمار  می آید . این  ویژگی به وجود تعامل بین همسران اشاره می کند : نبود یا کمبود آن  یک  شاخص آشفتگی  در رابطه زناشویی است ( هالفورد ، 1384). براساس  اعتقاد راوین و همکاران (2005) ، صمیمت زمانی آشکار می شود که ازدواج کارکرد خوبی داشته باشد و فقدان  صمیمیت حاکی  از این است که رابطه  زناشویی عملکرد ضعیفی دارد.

رضایتمندی زناشویی در بسیاری از ابعاد زندگی  فردی و اجتماعی افراد تاثیر داشته و ایفای نقش والدینی را آسان می سازد . برای  رضایت مندی زناشویی تعریف های مختلفی ارائه شده استو کلور (2000) معتقد است که رضایتمندی زناشویی ، به مسرت بخشی زناشویی ، سازگاری و تفاهم   زناشویی اطلاق  می شود  که به طور  کلی در زیر مجموعه  کیفیت زناشویی قرار می گیرد  : بک عقیده  دارد که رضایتمندی زناشویی در واقع  نگرش  مثبت و لذت بخشی  است که زن و شوهر از جنبه های مختلف رابطه زناشویی دارند ( بک ، بی تا ) . وایت وی ( نقل از مرادی ، 1386) نز رضایتمندی زناشویی را نگرش  مثبت به رابطه زناشویی می داند که می تواند  دامنه ای از مطلوب  تا نامطلوب را در برگیرد . در تعریف دیگری رضایتمندی زناشویی  به احساس  رضایت  هر یک  از زوجین از هماهنگی و مطابقت با همسر خود در زمینه چگونگی  سازمان دادن زندگی مشترک ،  مثل هماهنگی و مطابقت با اوقات فراغت ، تقسیم  کارهای خانه ، تعامل و ارتباط با یکدیگر ، روابط جنسی و ابراز عواطف و احساسات به یکدیگر اشاره شده است . رضایتمندی زناشوییی وضعیتی  است  که در آ« ، زن و شوهر در  بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند و روابط رضایتبخش در بین زوجین ، از طریق  علاقه متقابل ، میزان مراقبت از همدیگر ، پذیرش و تفاهم با یکدیگر قابل ارزیابی است ( سینها و موکرجک [2]، 1990(

 در زوج  درمانی  این اعتقاد وجود دارد که مشکلات تفاوت های  بین همسران  بخش طبیعی از رابطه زناشویی است : اما آنچه اهمیت  دارد واکنش  زوج ها  به این تفاوت هاست به طوریکه استفاده از سبکهای مخرب حل مشکل از قبیل  اجتناب و دعوا ، صرفا  باعث  جدایی و دوری  بیشتر  زوج ها  و سست شدن  رابطه صمیمانه می شود ( کانوی ،2002) . بنابراین برخورداری از الگوی  کارساز برای حل  تعارضات می تواند ازدواج را رضایت بخش کند و به سوی   موفقیت  سوق  دهد.  به طور کلی ،  زوج ها  درمانی وجود مشکلات حل نشده و  تعارضات میان همسران ، باعث  تعاملات و احساسات  منفی  زوج ها نسبت به یکدیگر می شود  که مانعی حقیقی  برای  شکل گیری و حفظ  رضایت و صمیمیت زناشویی خواهد بود .

اهمیت و ضرورت پژوهش :

ارتقای سلامت روانی افراد جامعه ، موضوع بسیار مهمی است که مورد توجه صاحب نظران بهداشتی قرار گرفته است . با توجه به اهمیت مهارت حل تعارض جهت ارتفای رضایت و صمیمیت روانشناختی ، کمتر پژوهشی به مطالعه ی اثربخشی این نهارت در رابطه  با موضوع رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین پرداخته است و به نظر می رسد این مهارت مورد غفلت قرار گرفته است .

در پژوهشهایی بررسی نقش مشخصه های ازدواج به خصوص تعارض را در سلامت افراد مشخص کرده اند (ویلسون ،2001 ).

تعامل زناشویی به دلیل کیفیت خاص رابطه ، بر جنبه های مختلف زوجین با یکدیگر و نیز جامعه اثرگذار است و در نتیجه وجود اختلافات زناشویی علاوه بر نارضایتی زوجین ، محیط نامناسبی را برای رشد و پرورش فرزندان و آسیب های اجتماعی ایجاد می کند (رپتی ، تایلر و سیمن ،2002 ) ، حتی ممکن است به طلاق منجر گردد . باتوجه به افزایش آمار طلاق و عواقب آن بر زندگی هر یک از زوجین ،کودکان و هزینه هایی که برای جامعه به دنبال دارد ضرورت دارد تا از یک سو مداخلاتی انجام گیرد تا عواملی که منجر به کاهش رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی روجین می گردد ؛ کاهش یابد و از یک سوی دیگر برنامه های پیشگیرانه عملکرد کارآمد مؤثر و در زوجی و خانواده ها تقویت گردد .مطالعات نشان می دهد که رویکردهای پیشگیرانه برای جلوگیری از بروز مشکلات زناشویی در بلند مدت بسیار موثر و مقرون  به صرفه می باشد .

اهداف پژوهش :

هدف از پژوهش حاضر بررسی “اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین شهر جوانرود در سال 94 ” است .

اهداف فرعی

  1. تعیین میزان آموزش مهارت حل تعارض بر افزایش رضایت رناشویی .
  2. تعیین میزان آموزش مهارت حل تعارض بر ضمیمیت روانشناختی زوجین.

فرضیه های تحقیق :

  1. آموزش مهارت حل تعارض ، میزان رضایت زناشویی زوجین  را افزایش می دهد  .
  2. آموزش مهارت حل تعارض ، میزان صمیمیت روانشناختی زوجین را افزایش می دهد .
  • Goldenberg، Goldenberg
 نظر دهید »

اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی رفتاری فوردایس بر میزان خوش بینی وکیفیت زندگی زنان

06 مرداد 1400 توسط نویسنده محمدی

سرطان از جمله بیماری های شایع در دهه های اخیر به شمار می رود. در این میان زنان به دلیل عدم اگاهی ذاز علایم و نشانه های سرطان ممکن است علی رغم ابتلا به این بیماری از ان اطلاع نداشته باشند. زنان دچار بیماری سرطان از نظر وضعیت روان شناختی با مشکلات متعددی مواجه می شوند.

در تحلیل مفهوم شادی نظریه پردازان عمدتا” به دو مؤلفه شناختی و هیجانی اشاره داشته اند،مؤلفه شناختی بیشتردلالت بر رضایت از زندگی و مؤلفه هیجانی بیشتر برحالاتی نظیرخندیدن وشوخ طبعی وهمچنین تعادل بین هیجان های مثبت ومنفی،دلالت دارد(آرگایل،2001؛سلیگمن2002).علاوه بر این ، امروزه کنکاش های نظری و پژوهشی نشان می دهد که نمی توان شادی را تنها حالتی عکس افسردگی ، با بیش بینی کننده های  مشابه فرض نمود.این ادعا مبتنی بر پژوهش هایی است که نتایج آن ها نشان داده اند که هیجان های مثبت و منفی خاستگاه و پیامد های متفاوتی دارند (سلیگمن،2002).شلدون، لیمبومیرسکی (2005)اخیرا”الگوی جدیدی در باب عوامل تعیین کنندۀ شادی ارائه نموده اند که این عوامل عبارتند از:1)نقطۀ شروع ثابت [1]،2)شرایط [2]3) کنش های عمدی .این پژوهشگران عامل نقطۀ شروع(یا آمادگی های ژنتیکی )و شرایط (نظیر وضعیت اقتصادی، اجتماعی)را به ترتیب عوامل ثابت و ایستا ی الگو در نظر گرفته اند و کنش های عمدی [3] را عامل متغیر الگو معرفی نموده اند.

کنش های عمدی اشاره به فرایند های تلاش مدار و مقصودنگرزندگی فرد دارد که شامل جنبه های شناختی (مانند داشتن نگرشهای مثبت و کمال گرا)،رفتاری (مثل ابراز علاقه به دیگران یا ورزش کرردن )و خواسته های دارای [4] (مانند تعیین و دنبال کردن هدف های شخصی معنی دار)می باشد.بنا براین در الگوی مذکور کنش های عمدی از بیشتر سطح تغییر و کنترل پذیری برخوردار است و پژوهش های انجام شده در زمینه های راهکارهای مداخله ای برای افزایش شادی و پژورهش خوشبختی حول محور این عامل بوده است.(لیمبومیر سکی ،تکاچ [5] و یلورتون[6] ،2004 به نقل از شلدون و همکاران ،2004).واژۀشادکامی چندین مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر می کند (برای مثال شادی،خوشنودی ،لذت و خوشایندی و…)از این رو تعدادی از روان شناسان، به سازه ی بهزیستی روانی[7] اشاره می کنند که یک اصطلاح پوششی در بر گیرنده انواع ارزشیابی هایی است که فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد (داینر،2002).این ارزشیابی ها ،مواردی از قبیل رضایت از زندگی  ،هیجان و خلق مثبت و فقدان افسردگی و اضطراب را شامل می شود و جنبه های مختلف آن نیز به شکل شناخت ها و عواطف است (داینر و ساه،1997).در صورتی که افراد از شرایط زندگی راضی بوده و عواطف مثبت بیشتر و عواطف منفی کمتری را تجربه کنند گفته می شود که از بهزیستی روانی بالایی برخوردارند .بهزیستی روانی،اصطلاح روان شناختی معادل شادی است که به دلیل مفاهیم بسیاری که در خود نهفته دارد،ارجح است ،اما با این وجود در ادبیات مربوطه به جای یکدیکر به کار می روند. (ادنیگتون وشومن 2004)

در این میان شادکامی  و خوش بینی می تواند بر کیفیت  زندگی بیماران مبتلا به سرطان تاثیر گذار بوده و می تواند زمینه ساز توسعه سلامت روان در انها باشد و به بهبود هرچه بهتر آنها کمک شایانی نماید بیماران سرطانی نیز از این موضوع مستثنی نیستند و شادکامی و خوشبینی می تواند موجب تغییر در کیفیت زندگی انها را فراهم اورد.

1-1 بیان مساله

شادکامی یکی از متغیرهایی است که در سال های اخیر در حوزه روان شناسی سلامت مورد توجه قرار گرفته است . پژوهش هایی هم در این زمینه انجام شده است که برخی از آنها موید رابطه مستقیم شادکامی با بهبود سیستم ایمنی بدن است . (مازلو ، به نقل از شولتس [8]، 1386)

سیلبرمن[9] (2000 به نقل از مرادی ، 1387) معتقد است که در درمان بیماری های سخت و دشوار می بایستی در کنار عناصر درمان ، شادی و شادکامی نیز مورد توجه پرسنل درمان قرار گیرد ، زیرا شادی محصول زندگی متعادل ، متنوع و رضایت بخش است که در آن نیازهای اساسی انسان برآورده می شود . به اعتقاد نودینگ[10] (2009) شادکامی سرچشمه اعتماد خوش بینانه فرد به توانایی هایش و یکی از شرایط اعتلای مناسبات واقعی او با محیط پیرامونش می باشد . به اعتقاد آرگایل[11] (2010) شادکامی می تواند برای فرد شرایطی را فراهم آورد که در آن امکان و فرصت رشد و بالندگی به وجود آید و به نوعی شرایط بهزیستی روانی وذهنی را به او ارمغان دهد .

شوارز و استراک (2008) معتقدند که افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات در جهت خوش بینی و خوشحالی سوگیری دارند ، یعنی اطلاعات را طوری پردازش و تفسیر می کنند که به شادکامی آنها منجر شود .

از طرفی دیگر ، اغلب پژوهشگران از جمله آرگایل ولو (2005) ، کوست و مک کری[12] (2007) ، فارنهام و چنگ (2006) و مایرز و دانیر (2005) معتقدند که شادکامی یک ویزگی شخصیتی است که می تواند در درمان بسیاری از ناراحتی های روانی به ویژه در درمان اختلالات کرونیک و مزمن ، دشوار و صعب العلاج نقش سازنده ای داشته باشد .

در این مورد که رویکردهای روان شناختی مبتنی بر شادکامی می تواند به ارتقای سطح خوش بینی در میان بیماران صعب العلاج کمک نماید نوعی توافق همگانی وجود دارد . (استین و همکاران 2008 و مورلی ، 2006) در درمان بیماری سرطان شواهد قابل ملاحظه ای توسط ویلیامز و همکارانش (2007) طی یک دهه فعالیت بالینی بر روی این گونه بیماران جمع آوری گردیده شده است که یافته های آن تأیید کننده اثربخشی ارائه برنامه های شادکامی بر بهبود وضعیت خوش بینی آنها است . به اعتقاد آندرسیک (2009) عوامل بیولوژیکی به تنهایی نمی توانند آسیب پذیری جسمانی را در بیماران سرطان بالا ببرند و نوع و سطح بدبینی یا خوش بینی فرد و حتی کادر درکان نسبت به بیماری عامل مهمی در تعیین وضعیت بالینی بیمار تلقی می شود . علاوه بر این یافته های تحقیق وایزلیس (2009) نشان می دهد که  درمان های دارویی برای بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان به تنهایی و به اندازه کافی مفید نیستند و نیز عوارض جانبی متعددی این داروها برجای می گذارند . علی رغم این که اثربخشی شادکامی بر روی ابعاد کیفیت زندگی و خوش بینی بیماران سرطان در تحقیقات متعدد خارجی تأیید شده است . اما طی بررسی های به عمل آمده مشخص شده است که در کشورمان سوابق تحقیقاتی و پژوهش های صورت گرفته در این زمینه اندک است . با نظر گرفتن این موضوع که هر ساله بر تعداد بیماران سرطانی افزوده می شود و

خرید اینترنتی فایل کامل :

 پایان نامه و مقاله

 نیز این که بیماری سرطان  می تواند عملکرد فرد مبتلا ، خانواده و حتی جامعه را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد و خسارات و زیان های زیادی را از بعد روانی ، اقتصادی ، جسمانی و اجتماعی برای فرد مبتلا و خانواده وی به همراه داشته باشد لذا شناسایی روش های درمان این معضل دارای اهمیت زیادی است . براین اساس مسأله تحقیق حاضر حول دو محور اساسی خواهد بود که آیا آموزش شادکامی در ایجاد و افزایش  کیفیت زندگی و خوش بینی زنان مبتلا به بیماری سرطان تأثیر گذار و کارآمد می باشد ؟

 

1-2 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

سرطان از جمله بیماریهای شایع در کشورمان  است که سلامت جسمانی و روانی افراد مبتلا را تهدید نموده و هزینه های فراوانی را برای بیمار ، خانواده و سیستمهای پزشکی بر جای می گذارد.  لذا شناسایی روش های کارامد که بتواند مشکلات و نگرانیهای ای دسته از بیماران را کاهش دهد از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر با بررسی های به عمل امده مشخص گردید در زمینه اموزش شادکامی به شیوه رفتاری شناختی فوردایس بر روی بیماران  مبتلا به سرطان تاکنون در کشورمان تحقیقات بسیار اندک صورت گرفته و به نوعی با خلا ها و کمبودهای  تحقیقاتی مواجه هستیم و امید می رود انجام این تحقیق بتواند تا حدودی این نقیصه را برطرف نماید. همچنین در بیان اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق می توان موارد زیر را مطرح ساخت:

الف- لزوم و ضرورت توجه مربی به آموزش و عوامل ایجاد کننده شادی در بین بیماران به طور عام و بیماران سرطان به طور خاص

ب- تأثیرات همه جانبه شادکامی در کیفیت زندگی و  سلامت جسمانی بیماران و شکل گیری مناسب شخصیت این افراد بیمار

ج- کاهش خسارات ناشی از بی توجهی به امر شادمانی در محیط های مختلف زندگی و در میان افراد و اعضای خانواده های مبتلا به بیماران سرطانی

د- کاهش هزینه های درمان ناشی از افسردگی بیماران و افزایش سطح رضایت از چرخه درمان در بیماران یاد شده

1-3 اهداف تحقیق

1-3-1 هدف اصلی

هدف اصلی این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس بر میزان خوش بینی و کیفیت زندگی زنان  مبتلا به سرطان در بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سال 1392است.

1-3-2 اهداف فرعی

– تعیین  میزان اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس در میزان خوش بینی زنان مبتلا به سرطان

2- تعیین میزان اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس در میزان کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان

1-4 فرضیه های تحقیق

  • آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس باعث افزایش خوش بینی زنان مبتلا به سرطان می شود.
  • آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس باعث افزایش میزان کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان اثر بخشی می شود.

1-5 تعریف متغیرها

1-5-1 تعریف مفهومی وتعریف عملیاتی

شادکامی ( تعریف نظری و مفهومی): شادکامی ارزشیابی هایی است که افراد از خود وزندگیشان به عمل می آورند . این ارزشیابی می تواند جبنه ی شناختی داشته باشد مانند قضاوت هایی که درمورد رضایت درزندگی صورت می گیرد و یا جنبه ی عاطفی که شامل خود وهیجان هایی است که درواکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود .بنابراین شادکامی ٬از چها رجزء تشکیل یافته که عبارت است از:رضایت از زندگی ، خلق و هیجان های مثبت و خوشایند، نبود خلق و هیجانهای منفی و عوامل دیگر مانند خوش بینی ،عزت نفس و احساس شکوفایی( ویلسون،2005)

تعریف عملیاتی: نمره ای که آزمودنی از پرسشنامه شادی اکسفورد که توسط فوردایس (2002) به دست آورده است.

خوشبینی( تعریف نظری و مفهومی): شی یر5و کارور6(1985 )رویکردی در مورد خوش بینی ارائه کردند از نظر آن ها خوش بینی ٬ انتظار فراگیر است مبنی بر اینکه حوادث  آینده ٬ مثبت خواهد بود

تعریف عملیاتی: به منظور سنجش  خوش بینی فرد از پرسشنامه  خوشبینی شییر و کاروراستفاده شده و نمره ازمودنی در این نشان دهنده میزان خوشبینی  فرد می باشد.

کیفیت زندگی (تعریف مفهومی و نظری):

 تعریف عملیاتی :به منظور سنجش  کیفیت زندگی فرد از پرسشنامه  کیفیت زندگی مورگان(2010) استفاده شده و نمره ازمودنی در این نشان دهنده  نحوه کیفیت زندگی فرد می باشد.

بیماران عادی :

منظور از بیماران عادی دراین تحقیق زنانی است که به بیماری سرطان مبتلا هستند اما تحت درمان اموزش شادکامی قرار نمی گیرند منظور از بیماران سرطانی در این تحقیق ، زنانی هستند که با تشخیص یکی از انواع بیماری سرطان  تحت درمان شیمی درمانی بوده و حداقل به مدت شش ماه به ادامه درمان بپردازند و در درمان گروهی و اموزش شادکامی قرار بگیرند.

 نظر دهید »

اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری ،افسردگی و احساس نگرانی در زنان شاغل

06 مرداد 1400 توسط نویسنده محمدی

بیان مسئله:

یکی از بخش هایی که زنان شاغل در بیمارستان، به فعالیت می پردازند،بخش اورژانس است. کار زنان در بخش اورژانس،خطرناک و پر استرس می باشد،زیرا زنان در این بخش ها مرتب با جریانی از محرک های استرس آور و خسته کننده روبرو هستند(آینوی[5]،2006).

برقراری ارتباط در برخی موقعیتها نیاز به مهارت خاصی دارد.کسانی که دچار گرفتاری های عصبی و روانی می شوند،به تدریج تحت تاثیر عوامل نامساعد محیطی،صبر خود را از دست می دهند.بنابراین زنان دارای قابلیت های مدیریتی، با آگاهی از نگرانی وعوامل تنش زا می توانند،با برنامه ریزی لازم،محیط را برای انجام کار مساعد سازند. (مورلاس[6]،2001).

احساس نگرانی ضمن رویارویی با عامل تهدید کننده خیالی یا واقعی بروز می­ کند. که طی آن فرد، نمایش ها و داستان های خیالی مصیبت بار را در ذهن خود می پروراند و عواقب و پیامدهای آن را در ذهن تصور می کند و سعی می کند به صورت ذهنی اعم از رویارویی یا اجتناب، مشکل را حل کند.(منین[7]، 2001). یکی از ویژگی های افراد نگران عدم تحمل بلاتکلیفی است، عدم تحمل بلاتکلیفی، یک ویژگی شخصیتی است که از مجموعه ­ای از عقاید منفی درباره عدم قطعیت تشکیل شده است. برای مثال، افرادی که عدم تحمل بلاتکلیفی دارند معتقدند که بلاتکلیفی، نگران کننده است، وجود شک و تردید در مورد آینده غیر قابل تحمل است، وقایع غیر منتظره منفی هستند و باید از آنها اجتناب کرد، شک و تردید موجب ناتوانی فرد برای عمل کردن می­ شود (داگاس و کورنر، 2005).

 علاوه برارتباط این سازه با نگرانی، آشفتگی ناشی ازبلاتكلیفی به صورت معناداری با برانگیختگی اضطرابی،نشخوارفکری وافسردگی همراه بافقدان لذت همبسته است. (دی­جونگ-میر، بک و راید[8]، 2009) درپژوهش خویش به این نتیجه رسیدندكه تحمل بلاتكلیفی وباورهای فراشناخت رابطه­ای قوی با نشخوارفكری وافسردگی دارند.

نشخوار فکری بیانگر افکاری است که تمایل به تکرار داشته،آگاهانه بوده و پیرامون یک موضوع متمرکز هستند و حتی در صورت غیبت محرک های محیطی فوری و ضروری این افکار باز هم پدیدار می شوند(مارتین و تسر،1989).

بیماران با بهره گرفتن از مهارتهای ذهن آگاهی یاد میگیرند که برای قضاوت و سرزنش کردن خود، که سوخت و تغذیه کننده ی افکار منفی هستند، قدرت ، اختیار و ارزش کمتری قائل شوند و به این حالت ها با مهربانی و پذیرش  پاسخ دهد.(کویکن،2010).

آموزش ذهن آگاهی کاهش پریشانی روان شناختی و نشانه های اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد و موجب بهبود بهزیستی روانی، جسمانی، هیجانی و معنوی ، بهبود کیفیت خواب و کاهش نشانه های فیزیکی می شود (کیوست استیجن،2008).

هدف ذهن آگاهی تغییر سبک تفکر به سمت شیوه ی “بودن” است. در این روش درمانی هدف این است که روشی به بیماران آموزش داده شود که بتوانند بطور متفاوتی با افکار و تجربیاتشان برخورد کنند.(کارن ،2009)

با توجه به موضوعات ذکر شده، مسئله پژوهش حاضر این است که آیا آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری، افسردگی و احساس نگرانی در زنان شاغل در بخش اورژانس موثر است؟

اهمیت و ضروت پژوهش:

اهداف تحقیق 

– تعیین اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری ،افسردگی واحساس نگرانی در زنان شاغل در بخش اورژانس بیمارستان شهدا

– تعیین اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری زنان شاغل در بخش اورژانس بیمارستان شهدا

– تعیین اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی زنان شاغل در بخش اورژانس بیمارستان شهدا

خرید اینترنتی فایل کامل :

 پایان نامه

 

– تعیین اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان احساس نگرانی زنان شاغل در بخش اورژانس بیمارستان شهدا

فرضیه ‏های تحقیق:

1- آموزش شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری, افسردگی و احساس نگرانی در زنان موثر است.

2- آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری زنان موثر است.

3- آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی زنان موثر است.

4- آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان احساس نگرانی زنان موثر است.

تعاریف متغیر های پژوهش:

الف)تعاریف مفهومی

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی: –

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ،یک درمان روانشناختی است که جنبه های شناخت درمانی بک و برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین(1990) را با یکدیگر ترکیب می کند و با معطوف کردن توجه به زمان حاضر و یک آگاهی غیر قضاوتمندانه به تجارب درونی و بیرونی مشخص می شود .در این روش بر خلاف شناخت درمانی بک برای تصحیح خطاهای شناختی و بیرون راندن افکار از هشیاری تلاشی نمی شود(سگال،2000).

– نشخوار فکری :

 نشخوارفکری به صورت تفکر افسرده ساز چرخه ای و مداوم تعریف می شود و پاسخ نسبتا رایج به خلق منفی و خاصیت شناختی برجسته ای از احساس ملالت و اختلال افسردگی عمده است(ری پری[9]،1977).

– افسردگی:  

افسردگی از گروه اختلالات خلقی است. خلق حال و هوای احساسی نافذ وپایداری است که به صورت درونی تجربه می شود و بر رفتار ودرک فرد از جهان تاثیر می گذارد. عاطفه[10] به تظاهر بیرونی خلق اطلاق می شود. خلق ممکن است طبیعی[11]، بالا[12] یا افسرده[13] باشد. اختلالات خلقی گروهی از اختلالات بالینی هستند که مشخصه آنها احساس از بین رفتن تسلط و تحمل رنج وعذاب زیاد است. در بیمارانی که خلق افسرده دارند (یعنی درافسردگی)، ازدست دادن انرژی وعلاقه، احساس گناه، دشوارشدن تمرکز، از دست دادن اشتها وافکار مرگ یا خودکشی وجوددارد(کاپلان و سادوک، 2007، ترجمه رضاعی، 1387).

نگرانی:

نگرانی حالتی از اضطراب است که فرد  به واسطه ی آن نمیتواند درست تصمیم بگیرد. یا کارهایش را انجام دهد.فرد نگران معمولا دارای اعتماد به نفس پایینی است و برای تشخیص میزان نگرانی می توان میزان اعتماد به نفس وی را سنجید  برخی نگرانی ها و باور های غلط اضطراب را به وجود می آورد.و فرد را مضطرب میکنند که واکنش هایی از خود نشان میدهد که معمولا ناخوشایند است(واتکینز،2005).

ب)تعاریف عملیاتی

– شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی:

دراین پژوهش برای آموزش به مراجعان،از بسته آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی،به مدت 8جلسه(هفته ای یکبار هر جلسه 90دقیقه ای)استفاده خواهد شد.اهداف جلسات :جلسه های اول تاچهارم:یادگرفتن پرداختن به توجه و انجام امور روزمره با توجه و تمرکز-پی بردن به ذهن سرگردان-کنترل ذهن سرگردان با تمرین تنفس و مرور بدن.موضوع جلسه های پنجم تا هشتم:آگاهی کامل نسبت به فکرها و احساس ها و پذیرفتن آن-تغییر خلق و افکار-هشیاری نسبت به نشانه های افسردگی ونشخوارفکری و نگرانی-برنامه ریزی و تدوین فهرستی ازفعالیتهای لذت بخش و آموزش تکنیکهایی که به فرد کمک کند تا احساس تسلط بهتر برخود ومحیط کار خود داشته باشد

 نظر دهید »

اثربخشی آموزش گروهی مدیریت زمان بر خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان پیش دانشگاهی

06 مرداد 1400 توسط نویسنده محمدی

:                                                                         

ویژگی‌ تعیین کننده دوران حاضر و آینده وجود تحولات و تغییرات سریع، بدیع و شگرف در تمام زمینه‌ها می‌باشد که این امـــر به سرعت باعث دگرگونی‌های وسیع و فراگیر در جوامع و سازمان‌ها می‌گردد. این تحولات در آینده دارای اهمیت و سرعت زیادی خواهد بود. در حقیقت «تغییر» یگانه واقعیت پایدار در زندگی آینده محسوب خواهدشد.بدین معنی که همه چیز دگرگون خواهد گردید و قانون تغییر بر بسیاری از پدیده‌های جوامع حاکم و محیط خواهد شد. این تغییر در علوم نظری که علم مـــدیریت نیز شاخه‌ای از آن است، شتاب و عمق بیشتری خواهد داشت. چرا که در این علوم ایده و اندیشة افراد تعیین کننده است بر خلاف علوم تجربی که از ثبات و قطعیت بیشتری برخوردار است. ( برایان تریسی،2014).

ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن و دﺳﺖ اﻧﺪرﻛﺎران ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ در زﻣﻴﻨﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺑﺤﺚ ﺟﺪﻳﺪی را ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان « ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﺛﺮﺑﺨﺶ » ﻣﻄﺮح ﻣﻲ کنند.در این نــگرش جــدید یکی از شروط ﻻزم ﺑﺮای اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻣﺪﻳﺮان ،ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن است و ﺣﺘﻲ ﺑـﺮﺧﻲ  ﻛﻠﻴﺪ ﺧﻮدراﻫﺒﺮی و اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ را ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن ﻣﻲ داﻧﻨﺪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪه  صاحب ﻧﻈﺮان، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن ﺷﺎﻣﻞ ﻫﺪف ،اوﻟﻮﻳﺖ ﮔﺬاری، ﺗﻌﻴﻴﻦ الویت ها واﺳﺘﻔﺎده مناﺳﺐ از ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻣﻜﺎن اﻧﺘﻘﺎل آن از ﻓﺮدی ﺑﻪ ﻓﺮد دﻳﮕﺮوجود ندارد.(سروش افجه،1992) .

تبحر در بکارگیری ﻣﻬﺎرت ﻓﺮدی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن، ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﻲ ﺑﺮای ﻣــﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﻏــﻴﺮﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻛﻨﺘﺮل، اداره و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن اﺷﺎره دارد .اﻓﺮادی ﻛﻪ دارای اﻳﻦ ﻣﻬﺎرت ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﻌﻤﻮﻻ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی زﻣﺎن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و  ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻛـــﺮدن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺧﻮد ﺑﺎ ﺣـﺎلت خود، موفق عمل می کنند .(زالی،1996). ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻛﺴﺐ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ها و ﻣﻬﺎرت هایی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻃﻮل دوره ﺗﺤﺼﻴﻞ  ﻛﺴﺐ ﻣﻲ ﮔﺮدد و درﺗﺼﻤﻴﻢ  ﮔﻴﺮی ﻫﺎ و ﻣﺴﺎﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ راﻫﻨﻤﺎی  اﻓﺮاد است .بدون شک یکی از ارزشمند تر ین و کمیاب ترین سرمایه های انسان وقت است. برخلاف پول؛ فرصت ها یا مقام ، زمان هیچ تبعیض و تفاوتی بین اشخاص قائل نمی شود. به نحوی که هر کس در شبانه روز 24 ساعت زمان دارد، نه کمتر و نه بیشتر. “این عـبارت یکی از عبارت هایی است که در اغلب متون مرتبط با زمان یا درباره زمان  دیده می شود. این عبارت کاملا درست است و هـیچ شکی در آن نیست. از همه مهم تر این است که همه افراد کاملا درباره درستی آن اطمینان دارند. ولی چرا فقط تعداد کمی از افراد در طول عمر خود به خواسته های خود می رسند و اکثرا همچنان در جای خود درجا می زنند؟ (کلی[1]،2003)                           

  راز این مسئله در چگونگی استفاده از این زمان محدود و یکسان و چگونگی پاسخگویی به محرک ها و فرصت هایی است که محیط برای افراد ایجاد می کند.این راز در مهارتی نهفته است که اکتسابی است و هر کس که اختیار کند می تــواند با کمی تلاش آن را به دست آورد. اما مهم تر از این مهارت خواستن است. خواستن برای شروع کردن و برداشتن اولین قدم. اولین قدم همیشه مهم ترین قدم بوده است. منظور از مدیریت زمان متوقف کردن زمان وتحت کنترل در آوردن آن نیست بلکه ،مدیریت زمان به این معنی است که افرادبــیاموزند تا بــتوانند از زمانی که هم اکنون در اختیاردارند به بهترین نحو ممکن استفاده نمایند و به اهــدافی که در زندگی دارند ، ازجمله مـوفقیت تحصیلی دست یابند .ارزش مدیریت زمان در کنترل زمان در هــر لحظه نیست. بلکه شیوه هایی است که با توسل بدانها می توان شرایط زندگی را بهبود بخشید. (لوتار[2]،2002).

   یادگیری خود تنظیم ،با بهره گیری از کیفیتی خــاص می تواند معلم را در رسالتش یاری و او رابه سوی اهداف مورد نظرش سوق دهد.به ویژه به وی در زمینه ایجاد مدیریت مطلوب کلاسی کمک خواهد کرد.بنابراین ، هـرگاه معلم از یک طرز تفکر قوی ، مبتنی بر شناخت ها وآگاهی های لازم برخوردار باشد ، می تواند در ایجاد روابط انسانی مطلوب با دانش آموزان خود موفق باشد واهداف عالی مورد نظر خود را دنبال کند .آموختن مهارتهای خود تنظیمی زمینه ساز کسب موفقیت در تمام مراحل زندگی است ، به عبارت دیگر خود تنظیمی کلید اصلی موفقیت فرد در هر زمینه ای است.(پینتریچ ،دیگروت[3]،1990؛ زیمرمن[4]،2001 ؛شانک[5]، 2005).                                                                               

 هــدف تعلیم وتــربیت ، تــربیت یـادگیرنده های مادام العمر ،مستقل ، خوانگیخته وخود تنظیم است . معلمان بایستی به طور مداوم بــر اهمیت جهت گیری هدف ونقشی که این متغیر در استفاده فـرد از راهکارهای شناخت و فراشناخت در یادگیری خود تنظیم داردواقف بوده بر اهمیت جهت گیری هدف معطوف به یادگیری تاکید ورزند. در طـی سالهای اخــیر، روانشناسان از این واقعیت که خود تنظیمی فرد ونگرش وادراک وی از خودش ،رابــطه بسیا رنـــزدیکی با چگونگی یادگیری ورفتار او دارد، به خوبی آگاه شده اند(تلا[6]،2011).                                                                                   

 این واقعیت باعث شده است که اسـتروم[7](1996)،بیان نماید که علت بسیاری از مشکلات دانش آموزان در مـــدرسه هوش پائین یا اختلال جسمی نیست ، بلکه به این دلیل است که آنها خود را قادر به انجام تـکالیف تحصیلی نمی دانند. این گفته اســتروم بــدین معنا است که این دانش آموزان از خود تنظیمی در امور تحصیلی خود برخوردار ند. یکی از مهم ترین عواملی که بر خـود تنظیمی ومـدیریت زمان فرد اثر گذار است ، سبک انگیزشی خاصی است که از آن استفاده می شود.

محققان انــگیزش فـرد را پیوستاری فرض می کنند که یک سو از بی انگیزگی شروع و از طرف دیگر به انگیزه درونی خــتم می شود. در میانه این پیوستار هم انگیزش بیرونی قرار دارد. انگیزش درونی (یعنی سائق پیگیری یک فعالیت که تنها به خاطرلذت وخشنودی درونی حاصل از آن پیگیری می شود)انگیزش  بیرونی (یعنی سایق پیگیری یک فعالیت بدون اینکه احساس تعلق به آن وجود داشته باشدوتنها وسیله ای برای رسیدن به مقاصد دیگر است). بـی انگیزگی،(یعنی فقدان تمایل واشتیاق در پیگیری یک فـــعالیت است بــه خــاطر شکست دراثــبات ایــنکه بین رفتار وفعالیت ارتباط وجود دارد).(والرند[8] وهمکاران،1992؛دسی،والرند،پلتیر و رایان[9]،1991).

  بیان مساله:                                                                                                       

 در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ دانش آموزان ﺑﺪون داﺷﺘﻦ ﻫﺪف ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪ اداﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ و اﻛﺜﺮ آﻧﻬﺎ ﺑﺪون عــلاقه خـاص بــه تحصیل مشغولند. آﻧﻬﺎ ﻧﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ای ﺑﺮای آﻳﻨﺪه در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ و ﻧﻪ از آﻳﻨﺪه ﺗﺼﻮری دارﻧﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ زندگی آنها جهت دار ﻧﻴﺴﺖ . در ﺣــﺎﻟﻲ ﻛﻪ وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻄﻠﻮب آن اﺳﺖ ﻛﻪ دانش آموزان ﺑﺎ ورود ﺑﻪ دبیرستان ﻣﺴﻴﺮ زﻧﺪﮔﻲ آﻳﻨﺪه  ﺧﻮد را ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪ . اﻳﺠﺎد ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺨﺸﻲ از ﻧﻘﺸﻪ آﻧﻬﺎ  ﺑﺎﺷﺪ و ﺗﺤﺼﻴﻞ را ﻣﺴﻴﺮی ﺑﺮای ﺗـﻀﻤﻴﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺧﻮد در دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ آرمان هایشان ﺑﺪاﻧﻨﺪ. ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻜنند ﻓﺮاﺳﻮی ﻣﺤﺪودﻳﺖ ها  با اتکا به شایستگی های خود در جستجوی موفقیت باشند . روی ﺣﻤﺎﻳﺖ  ﻫﺎ ﺣﺴﺎب ﻧﻜﻨﻨﺪ، ﻣﺨﺎﻃﺮات ﻣﻌﻘﻮل را ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ، ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻃﻠﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻫﺮ ﺷﻜﺴﺖ را ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺑﺪاﻧﻨﺪ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی رﻗﺎﺑﺘﻲ را ﺗﻔﺮﻳﺢ ﺗﻠﻘﻲ کنند.یكی از متغیرهای مـطرح شده در این پژوهش مــدیـریت زمــان است .بنا به عقیده ی صاحب نظران مدیریت زمان شامل هـدف گـذاری و تعیین اولویت ها واسـتفاده ی مــناسب از مـنابع است كه امكان انتقال آن از فردی به فرد دیگر وجود ندارد.  (سروش،افجه،1386).                                                                  

 صـاحب نـظران مــهارت مــــدیریت زمــان را به دو مقوله ی كلی ،مهارت فردی(شخصی) و مهارت سازمانی تفكیک نموده اند. مهارت فردی مدیریت زمـان شامل بـرخی از الگوهای عمومی رفتار است كه اغلب افراد عادی در زندگی شخصی و خانوادگی خود در استفاده از وقت و مدیریت آن به كار می برند. (فراست،1386).                                                                                             

 روانشناسان ومـتخصصان تـعلیم وتـربیت از دیــربـاز به بررسی سبک های انگیزشی ومدیریت زمان در یــادگیری وعملکرد دانش آموز در حوزه های گوناگون درسی تــوجه داشته اند (لینن برینک وپینتریچ[10] ،2002).                                                                                                          

  بـسیاری از تحقیقات اولیه در زمینه یادگیری و پیشرفت دانش آموزان ، عوامل شناختی وانگیزشی را از هم تفکیک کـرده ومـسیری مـتمایز را پیـگیری کرده اند . حداقل از دهه 1980 میلادی ، تـحقیقات این حوزه بر چگونگی تعامل عوامل انگیزشی وشناختی نظیر خود تنظیمی وتـمایـلات انــگیزشی نــیاز دارند(پینتریچ و شانک، 2002؛ به نقل از لینن برینک، پینتریچ،2002). 

امروزه توجه به جایگاه با اهمیت هیجانات وعواطف در امـر قـضاوت وتصمیم گیری ، روابط بین فردی ، طراحی وبرنامه ریزی وتفکر درباره مسائل ، امــری ضـروری بـه نـظر می رسد. بدیهی است برقراری تعادل هشیارانه میان شناخت وهیجان ، زمینه ساز تدارک شرایطی بهتر ورشد یـافـته تـر می باشد.لذا در سالـهای اخــیر بـررسی اثـرات پردازشی ، انگیزشی وشناختی هیجانات بر متغیرهای روانشناختی ،یا به عبارت دیگر ،تاثیرات متقابل عاطـفه وشناخت بـه یـکدیـگر ، یـکی از حوزه های مهم وقابل توجه بوده است .لذا امروزه اگر چه شاهد آن هستیم که دانش آموزان دوست دارند کـه یـاد بگیرند ، به طور طبیعی کنجکاوند واز یـادگیری لـذت می بـرند ، ولی گاهی در اثر عوامل روانشناختی نظیر فـقدان خودتنظیمی ومدیریت زمان تلاشهای آنها کاهش می یابد و یا اینـکه بجای خود تنظیمی به پاداش بیرونی وابسته می شوند .با تـوجه بـه نقش تعیین کننده خـود تنظیمی ،راهبردهای مدیریت زمان وسبک های انگیزشی در ایجاد تـوانائیهای شـناختی وتـحصیلی مخـتلف، در ایـن پژوهش در پـی آن هستیم که اثربخشی آموزش گــروهی مـدیریت زمـان را بـر یـادگیری خـود تـنظیمی ارزیابی کنیم . بـرای تبیین ارتباط میان مسائل انگیزشی و خود تنظیمی محققان ونظریه پردازان ، مدلهای گوناگونی را ارائه نموده اند .(لپر[11]،1998)

خرید اینترنتی فایل کامل :

 مقالات و پایان نامه ارشد

 

 یکی از مهارتهای مهـــم بــرای دانــش آموزان جـهت افــزایـش كـیفیت ،یـادگـیری خـودتنظیمی است.تئوری وتحقیق علمی درمورد یادگیری خودتنظیمی از اواسط دهه ی 1980 در پاسخ بـه این سوال مـــطرح شــد كه چه طــور دانش آموزان بــه فـرایــندهــای یادگــیری خود مسلط شونــد. تا قبل از آن مـطالـعات در حـوزه ی یـادگـیری خودتنظیم برزمینه های گوناگون فردی،خانوادگی و اجتماعی مـتمركـز بود.وپس از آن این سازه در زمــینه ی یــادگــیری مطــرح شدومــورد تــوجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتار گرایی ،شناخت گرایی و ساخت گرایی قرارگرفت. (شانک و زیمرمن،1997).

 خــودتـنظیمی،پـیامدهـای ارزشمندی درفرایند یادگیری ،آموزش وحتی موفقیت زندگی دارد ویكی از مفاهیم مطرح در تـعلیم وتـربیت مـعاصر است. چــارچوب اصلی نظــریه ی یــادگیری خـودتنظیمی براین اساس استوار است كه افراد چگونه از نظر باورهای فراشناختی ،انگیزشی و رفتاری یادگیری خود را سازماندهی كنند. (ریان و پینتریچ،1997).

 بـا توجه به اینکه مفاهیم خود تنظیمی یادگیری ، مدیریت زمان مفاهیم جدیدی هستند رابطه چند گانه  ایـن مـفاهیم بـاهم به ندرت مورد ارزیابی قرار گرفته است ، اما در پژوهش های زیادی هر کدام ازاین مولفه ها بـه صورت جداگانه  ویا دوبه دو مورد بررسی قرار گرفته اند.  یادگیری خودتنظیمی به معنای ظرفیت فـرد بـرای تعدیـل رفتار مناسب باشرایط وتغییرات محیط بیرونی ودرونی است وشامل توانایی فـرد در سـازمـانـدهی وخودمدیریتی رفتارهایش جهت رسیــدن به اهــداف گـوناگـون است واز دو مــولفه راهبردهای انگیزشی وراهبردهای یادگیری تشكیل شده است. (ریان و پینتریچ،1997).

خـودتنظیمی نــوعی فرایند فعال وسازمان یافته ای است، كه طی آن فراگیران اهدافی را برای یادگیری خـود انـتخاب می كنند. سپس سعی می كنند تـا شناخت،انـگیزش و رفتار خود را تنظیم،مهار ونظارت نمایند. راهبردهای یادگیری فنون یا روش هایی هستند كه یادگیرنـدگان بـرای اكتساب اطلاعات از آنها استفاده می كـنند.اگـر دانـــش آمــوزان بـخواهند مــوفق شـوند بایــد دارای عــقایــد انگیزشی نیز باشند .یــادگیری موثر آنها به عقاید انگیزشی مانند الــگوهای گـرایشی انطباق پـذیر،ســـطـوح بالاتر خــود كار آمدی ،جهت گیری هدف،علاقه درونی و عقاید ارزش كار مربوط است.(پینتریچ،2004)                                                                  اهمیت وضرورت پژوهش :

بــا تـوجه بـه اینکه در کشور ما، قسمت اعظم مسئولیت یاددهی ویادگیری بر عهده معلمان است وبا توجه به اینکه دانش آموزان انگیزه چندانی برای یادگیری دروس مدسه ای ندارند ، آموزش وپرورش باید هـدفی جز پرورش دانش آموزانی خودجوش وموفق که مسئولیت پذیر بوده وبرای یادگیری ارزش قـائل بـاشنـد، نـداشته باشد. دانش آموزانی که فرایند یادگیری در آنها بصورت خود تنظیم درآید. این دانش آموزان در یادگـیری موفق خواهند بود . یادگیرندگان موفقی که تمرین کنترل رفتار می کنند ؛آنها نه تنها برای انتخاب یا برنامه ریزی برای تکالیف درسی موجود ، بلکه همچنین برای مقاصد وانگیزشها ، خــود را در مـوقعیت های پراکـنده مـتناوب، حـفظ مـی کنند .(زیـمرمن، 1998). آنها با به کار بردن راهبردهای یادگیری برای کامل کردن تکالیفشان به یادگیری خود تنظیم می پردازند.

قلمرو پژوهش:     

پژوهش حاضر دربین دانش آموزان چهارم متوسطه ( پیش دانشگاهی)  شهرهشتگرد صورت پذیرفت.

 بازه زمانی پژوهش :

 این پژوهش در نیم سال دوم سال تحصیلی 94-93 انجام شد.

 فرضیه های کلی :

   -آموزش گروهی مدیریت زمان بر خودتنظیمی یادگیری مشارکت کنندگان اثر دارد .                                                                                                                  فرضیه های اختصاصی:

 1- آمـــوزش گروهی مـــدیریت زمـــان بر باورهای انگیزشی راهبردهای خود تنظیمی مشارکت کنندگان اثردارد.

2- آموزش گروهی مـــدیریت زمــان بر راهبردهای شناختی و راهبردهای خود تنظیمی مشارکت کنندگان اثردارد.

3- آموزش گروهی مدیریت زمان بر راهبردهای فرا شناختی و راهبردهای خود تنظیمی مشارکت کنندگان اثردارد.

4- آموزش گروهی مدیریت زمان بر باورهای انگیزشی و راهبردهای خود تنظیمی مشارکت کنندگان دارای ماندگاری  اثراست.

5- آموزش گروهی مدیریت زمان بر راهبردهای شناختی و راهبردهای خود تنظیمی مشارکت کنندگان دارای ماندگاری  اثراست.

6- آموزش گروهی مدیریت زمان بر راهبردهای فراشناختی و راهبردهای خود تنظیمی مشارکت کنندگان دارای ماندگاری  اثراست.

متغیرها:

متغیر مستقل:  آموزش گروهی مدیریت زمان

متغیر وابسته : خود تنظیمی یادگیری

متغیر كنترل :سن( 20-16)

   پایه تحصیلی پیش دانشگاهی(( چهارم دبیرستان))

تعاریف

تعاریف نظری:

 مدیریت زمان : مفهوم  مدیریت زمان به توانائیهای افراد در سازماندهی وانجام اعمالشان در زمان مشخص جهت دسترسی به اهدافشان اشاره دارد.  به مهارت تدبیر، پیش ­بینی زمان و اولویت کارهای مورد نظر اطلاق می­ شود. و خرده مهارتهایی از قبیل برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل زمان را در بر می گیرد (شادمان فر، سپاه منصور، هومن،1392).                                                       

 خود تنظیمی:

پینتریچ(1998).خـود تنظیمی را  فرایند فعال وسازمان یافته ای می داند که طـی آن فـراگـیران اهـدافی رابرای خود انتخاب وسپس سعی می کنند تا شناخت ،انگیزش و رفـتار خـود را تـنظیم ، کنترل و بر آن نظارت نمایند. نظریه پردازان کنشگر بیان می کنند که پاسخهای خود تنظیمی باید به محرک تقویت کننده بـیرونی مـتصل شـوند ، چـرا کـه پـاسخ های خودتنظیمی در واقع حلقه هایی هستند که برای به دست آوردن تقویت به یکدیگر متصل می شوند . (زیمرمن ، 2001 ).

پـدیدار شناسان ، خود تنظیمی را در ابعادی از قبیل خود – ارزشی ، برنامه ریزی وهدف گزینی تعریف می کنند. آنـها تصور می کنند نقطه اوج خود تنظیمی در طول یادگیری ،افزایش دادن یا شکوفا کردن خود پنداره فرد است .

تعاریف عملیاتی:                                                                                                                                              مدیریت زمان: آموزشی است که توسط پژوهشگر بر اساس بسته آموزشی ارائه میگردد.        خودتنظیمی یادگیری : نمره ای است كه آزمودنی از پاسخگویی به سوالات پرسشنامه(خود تنظیمی یادگیری پینتریچ ودی گروت،1998)  به دست می آورد . مقیاس نمره گذاری پرسشنامه ازنوع لیكرت می باشد ونمره گذاری آن بر همان اساس انجام می شود.

 نظر دهید »

اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افکار غیرمنطقی

06 مرداد 1400 توسط نویسنده محمدی

امروزه وابستگی به مواد در میان فراگیرترین بحران های اجتماعی و سلامتی قرار گرفته و موج تخریب کننده آن بر کلیه زمینه های اجتماعی،

اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی و تربیتی اثر گذاشته است.اعتیاد بعد از بحران هسته ای، جمعیت و محیط زیست چهارمین بحران بشریت است که میلیون ها نفر را به صورت مستقیم در جهان گرفتار کرده است. در ایران نیز اعتیاد در سال های اخیر روند روبه رشدی داشته است. اعتیاد در عصر حاضر پس از فقر و بیکاری سومین آسیب اجتماعی ایران است.

اعتیاد از واژه لاتین  addictus به معانی ترک کردن، علاقمند بودن به چیزی یا کسی، اختصاص دادن به، تسلیم شدن آمده است (کامنسکی، 2004 ).

 دانشمندان رشته های گوناگون علمی در توجیه علل پدیده اعتیاد نظرها و دیدگاه های مختلفی دارند، مثلا دانشمندان علوم اجتماعی و جامعه شناسان در توجیه علل اعتیاد بیشتر به عوامل محیطی-اجتماعی و فرهنگی مانند:فقر، بیسوادی، بیکاری و … توجه دارند. دانشمندان علوم زیست شناسی و فیزیولوژیست ها در توجیه علل اعتیاد به عوامل بدنی و زیستی و گیرنده های موجود در مغز انسان بیشتر توجه می کنند.

در مورد مسئله اعتیاد دانشمندان روانشناسی نیز نظریه های گوناگونی دارند. با توجه به اینکه در طبقه بندی های اختلالات روانی، اعتیاد به مواد مخدر نیز جزء اختلالات روانی محسوب گردیده و نظریه های متفاوتی در مورد اعتیاد ابراز گردیده است. در مورد علل اختلالات روانی و شیوه های درمان آن ها در مشاوره و رواندرمانی دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. یکی از این دیدگاه های مشاوره و روان درمانی که در مورد بیشتر اختلالات روانی و نیز اعتیاد نظریه هایی را ارائه نموده است، نظریه عقلانی-عاطفی[2] آلبرت الیس[3]می باشد. الیس معتقد است که توسل به باور های غیر منطقی به اضطراب و ناراحتی روانی منجر می شود، در نگرش و برداشت های خویش شدیدا بر اجبار، الزام، و وظیفه تاکید دارد و خود را بی نهایت به واقع امر خاصی مقید می کند. بنابراین اگر فرد خود را از این قید ها برهاند به احتمال قوی جهت سلامت نقش و رشد شخصیت حرکت خواهد کرد (امین خوئی، 1377 ).

الیس (1995) در مورد مشکلات رفتاری و روانی معتقد است که بسیاری از ناراحتی های مردم و زندگی عاطفی نامنظم آنها ریشه در انواع عقاید غیر منطقی و غیر واقعی در مورد خود و جهان پیرامون آنها دارد. از نظر او مشکلات روانی نتیجه شناخت های نادرست افراد است چرا که عواطف محصول شناخت است و پیامد های فراوانی که از تفکرات غیر منطقی ناشی می شوند علل اساسی مهمترین اختلال های هیجانی به شمار می روند.

یافته های هایرش[4]و همکاران (2003) نشان می دهد افرادی که باورهای غیر منطقی دارند اضطراب و عملکرد اجتماعی ضعیفی دارند. از نظر الیس (2001) ما گرایش نیرومندی داریم به اینکه با درونی کردن عقاید خودشکن، خود را از لحاظ  هیجانی ناراحت کنیم و به همین دلیل است که دستیابی به سلامت روان و حفظ کردن آن واقعا دشوار است. مطالعات نشان می دهند که باورهای منطقی و غیر منطقی عملکرد ادراکی فرد را متاثر می کنند. ادراک افرادی با باورهای منطقی در مقایسه با افرادی با باورهای غیر منطقی اثربخش تر و کاربردی تر است (بوند، دریدن و بریسکو[5]، 1999،مک اینس[6]، 2004)

بررسی ها متعدد ارتباط بین نگرش مثبت به مواد و مصرف آن را به تایید رسانده اند. برای مثال پژوهش های (هاکینز، کاتالانو و مایلر[7] نشان داده که میان شروع مصرف مواد و نگرش ها و باورهای نوجوان درباره مواد ارتباط وجود دارد. به واقع نگرش های مثبت درباره مصرف مواد تسهیل کننده زمان شروع مصرف مواد هستند.

انواع باورهای غیر منطقی که منجر به اختلالات عاطفی می گردند عبارتند از:

  • باور ضرورت تاثیر و حمایت از جانب دیگران[8]
  • باور انتظار بیش از حد از خود[9]
  • باور تمایل به سرزنش[10]
  • باور واکنش به ناکامی[11]
  • باور بی مسئولیتی عاطفی[12]
  • باور نگرانی بیش از اندازه توام با اضطراب[13]
  • باور اجتناب از مشکلات[14]
  • باور وابستگی به دیگران[15]
  • باور درماندگی نسبت به تغییر[16]
  • باور کمال گرایی[17]

در طول چند دهه گذشته فعالیت های مرتبط با کاهش سوء مصرف مواد مخدر، از نگاه صرف به عوامل خطرزا به سوی عوامل محافظت کننده تغییر جهت داده است. از سوی دیگر در طول دو دهه گذشته مفهوم تاب آوری در حوزه روانشناسی تحولی توجهی روز افزون کسب کرده است (سی چتی[18] و همکاران1993).

امروزه انتقالی از دیدگاه های خطر نگر به سمت دیدگاه تاب آوری[19] در حوزه پژوهشی و بالینی صورت گرفته است. در این دیدگاه جدید به جای کاهش عوامل خطر بر تقویت عوامل تاب آوری در جامعه پر خطر و نیز سالم تاکید می شود.

در حال حاضر پیش گیری و در مان مشکلات روانی و سوء مصرف مواد، در درجه نخست به اجتناب یا غلبه بر رفتارها و شرایط منفی استوار است. در حالیکه چنانچه ویژگی های تاب آوری بتواند آموخته شود و در دسترس دیگران قرار گیرد، پیشگیری و درمان بعد دومی می یابد که شامل ایجاد ویژگی های مثبت و توانمندی ها در افراد است (کرد میرزا، 1388).

تحقیقاتی که توسط کاروالو[20] و همکاران (2006) انجام گرفته نشان داده که افرادی که دارای سطح بالایی از تاب آوری هستند نسبت به افرادی که تاب آوری پایینی دارند کمتر فرسوده می شوند. این افراد همچنین جهت حل مشکلات خود کمترین گرایش را به سمت سوء مصرف مواد مخدر دارند و چنانچه به هر دلیلی دچار سوء مصرف مواد شوند زودتر و آسانتر به درمان آن روی می آورند و بعد از ترک مواد نیز بیشتر به نشانه های بهبودی متعهد می مانند. تاب آوری دارای ابعادی شامل خود کارامدی[21]، تطابق پذیری[22]، سرسختی[23]، توانایی حل مسئله[24]، جهت گیری هدف[25]، تحمل آشفتگی[26]، حمایت اجتماعی قوی[27]، امید و خوش بین[28]می باشد (توماک[29]، 2011).

عوامل بیشماری از جمله انواع استرس های اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی در زمینه سازی و بروز اعتیاد نقش دارند. استرس یا فشار روانی یکی از جدیدترین مسائل

خرید اینترنتی فایل کامل :

 پایان نامه و مقاله

 بشر از دیرباز تاکنون است. استرس می تواند اثرات منفی شدیدی بر سلامتی افراد داشته باشد. پژوهش های زیادی نشان داده اند که افراد سوء مصرف کننده ای که دچار مشکلات روانشناختی مثل استرس، اضطراب و افسردگی می شوند، برای تسکین حالات هیجانی آزارنده از مواد استفاده می کنند ( سینها، 2001). زندگی افراد دچار سوء مصرف مواد پر از استرس های گوناگون است. این افراد ممکن است روزانه با دهها مورد استرس برخورد داشته باشند، آنچه اهمیت دارد نوع مقابله نمودن با این استرس هاست.

روش های مختلفی برای مقابله با استرس وجود دارد از جمله مدل لازاروس و همکاران[31]، مایکنبام، کرونی[32]و … یکی دیگر از روش های مدیریت استرس، مدل مک نامارا می باشد که در سال 2005 برای کمک به نوجوانان طراحی شد. در این روش مک نامارا توصیه ها، اطلاعات و تکنیک های روانشناختی و جسمانی را برای مقابله با استرس، مهارت های مطالعه، مدیریت زمان، مهارت های ارتباطی و مقابله با افسردگی و اضطراب و بهبود بخش اعتماد به نفس ارائه می دهد (مک نامارا[33]، 2005).

تاب آوری همچنین با مصرف مواد و نگرش به آن ارتباط دارد. گلداشتاین ،فولکنر، ووکراله[35] پژوهشی درباره ارتباط تاب آوری درونی با مصرف سیگار، الکل و نشانه های افسردگی بر روی تعدادی نوجوان انجام دادند، یافته های پژوهشی مذکور نشان داد که تاب آوری درونی با مصرف سیگار سال گذشته و وابستگی نیکوتینی به طور منفی همبسته بود.

فرض اساسی در درمانهای شناختی-رفتاری در اعتیاد این است که سوء مصرف مواد در واقع ناشی از مشکلات مختلف در زندگی فرد و عدم توانایی او در برخورد صحیح با آنهاست. بنابراین مداخلات موثر در درمان سوء مصرف مواد به جای تمرکز بر عمل سوء مصرف به تنهایی، میبایست به طیف گسترده ای از رفتارهای دیگر نیز توجه نماید (اختیاری، 1388). از آنجا که مهارت مقابله با استرس قابل آموزش است، در درمان شناختی-رفتاری به این فرض نظریه یادگیری اجتماعی تاکید می شود که افراد معتاد، نیازمند فراگیری مهارتهای انطباقی و جایگزینی روش های ناسازگارانه مقابله با استرس و جستجوی لذت هستند (رهسنوف، مارتین و مونتی[36]،2005).

تکنیک های مدیریت استرس و تمرین آرمیدگی می توانند از طریق کاهش سطح استرس فرد به کاهش تاثیر استرسها کمک کنند. مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر آن است تا حس کنترل، خودکارامدی، عزت نفس، مقابله کارامد و حمایت اجتماعی را در فرد استرسی افزایش دهد. این تغییرات حالات خلقی منفی و انزوای اجتماعی را کاهش می دهد و کیفیت زندگی را ارتقاء می بخشد (آنتونی[37]و همکاران، ترجمه آل محمد و همکاران، 1388). برنامه درمانی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری ترکیبی از تکنیک های آرمیدگی و تکنیک های شناختی-رفتاری است. این برنامه شامل ترکیبی از انواع گوناگون آرمیدگی (برنشتاین و برکووک[38]، 1973)، تصویر سازی و دیگر تکنیک های کاهش اضطراب را با دیگر رویکرد های شناختی- رفتاری معمول، مانند بازسازی شناختی (بک وامری[39]، 1979)، آموزش مقابله ای موثر (فولکمن[40]و دیگران، 1991)، آموزش ابرازگری و مدیریت خشم (ایرونسون[41]و دیگران، 1989) است. این تکنیک ها همگی در یک برنامه گروهی که شامل 10 مبحث هفتگی است گرد آمده اند، همچنین در این برنامه برخی از استرس زاهای موقتی زندگی بیماران به منظور کاربرد این تکنیک های مدیریت استرس مطرح شده است ( آنتونی و همکاران، 2007؛ ترجمه آل محمد و همکاران، 1388).

 2-1) بیان مسئله

درباره نقش استرس در شروع، تداوم و عود اعتیاد پس از درمان توافق بر این نکته است که فشار روانی خودبه خود سبب ساز نمی باشد، بلکه عاملی در این میانه نقش واسطه را بازی می کند و آن فقدان مهارت های مقابله ای است ( شعاع کاظمی، 1387).

در این پژوهش از برنامه ای که شامل تکنیک های مدیریت استرس به شیوه شناختی_رفتاری همراه با تعداد قابل توجهی از روش های آرمیدگی است در جهت کمک به افراد وابسته به مواد در نشان دادن واکنش مناسب نسبت به استرس ها، ارتقاء تاب آوری و کاهش باورهای غیر منطقی استفاده خواهد شد.

با توجه به مطالب ذکر شده در بالا و همچنین کمبود منابع پژوهشی در زمینه مداخلات روان درمانی مرتبط با وابستگی به مواد، سوالی که پژوهشگر در این پژوهش دنبال می کند این است که آیا برنامه مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری باعث پایین آمدن میزان باورهای غیر منطقی و یا باعث بالا رفتن میزان تاب آوری در معتادان به مواد مخدر می شود یا خیر؟

 3-1) اهمیت و ضرورت پژوهش

  اعتیاد به مواد مخدر، علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماریهای عفونی واگیر دار همچون ایدز، هپاتیت و سل ، عوارض و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر همچون جنایت، سرقت، فقر، تکدی گری و هدر رفتن سرمایه های کلان انسانی و مادی کشور را به دنبال داشته است (بنتین، سولویک و سورسون، 1393، به نقل از میرزازاده، حق دوست و دوست محمدی، 1385).

در کشور ما اعتیاد به مواد مخدر، این سرطان اجتماعی، طی دهه اخیر یکی از مهمترین بحران های بهداشتی و اجتماعی بوده است، متاسفانه بالاترین شیوع اعتیاد با 8/2 درصد متعلق به کشور ایران می باشد؛ این در حالی است که میانگین شیوع اعتیاد در دنیا 4/. است و این میزان در اروپا 70/. درصد است (سازمان سلامت و خدمات انسانی[45]،2011).

طیف کامل روش های رواندرمانی برای درمان اختلالات وابستگی به مواد به کار رفته است، رواندرمانی فردی، رفتاردرمانی، درمان شناختی رفتاری، رواندرمانی خانوادگی و گروه های حمایتی نظیر NA و آموزش مهارت های اجتماعی که مهارت های اندکی برای زندگی در جامعه دارند، برای در مان این افراد به کار گرفته شده است (عزیزی، 1389). همچنین جهت افزایش تاب آوری افراد وابسته به مواد نیز کارهای متعددی صورت گرفته است.

اگرچه تاب آوری تا حدی نوعی ویژگی شخصی و تا حدود دیگری نیز نتیجه تجربه های محیطی افراد است، ولی انسان ها قربانی محیط و وراثت خود نیستند ومی توان واکنش افراد را در مقابل استرس، رویدادهای ناخوشایند و دشواریها تغییر داد، به طوری که بتوانند بر مشکلات و تاثیرات منفی محیط غلبه کنند (کاوه و همکاران، 1390).

استرس می تواند اثرات منفی شدیدی بر سلامتی افراد داشته باشد. استرس با جزء جزء زندگی بشر امروز عجین شده است و در تعیین سلامت و بیماری انسان اهمیت بسیار دارد (شیرازی، 1378).

روش های مدیریت استرس و تمرین آرمیدگی میتوانند از طریق کاهش سطح استرس فرد به کاهش تاثیر استرسها کمک کنند. مدیریت استرس بر آن است تا حس کنترل، خود کارامدی عزت نفس، مقابله کارامد و حمایت اجتماعی را در فرد استرسی افزایش دهد. این تغییرات حالت خلقی منفی و انزوای اجتماعی را کاهش می دهد و کیفیت زندگی را ارتقاء می بخشد(آنتونی[46]و همکاران، ترجمه آل محمد و همکاران، 1388). لذا در صورت اثر بخشی مداخله مدیریت استرس بر اختلال وابستگی به مواد و مشکلات این بیماران میتوان از عود مجدد این افراد جلوگیری نمود و آنان را برای ادامه درمان راغبتر کرد. همچنین طبق نتایج لذا با توجه به مطالب فوق و نیز نظر به اینکه طبق بررسی های انجام شده تاکنون در کشور ما پژوهش های زیادی در زمینه روش های درمانی رفتاری و روانشناختی در کنار درمان دارویی برای پیشگیری و کنترل این اختلال و ارتقای سطح تاب آوری افراد وابسته به مواد ضروری به نظر می رسد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 106
  • 107
  • 108
  • ...
  • 109
  • ...
  • 110
  • 111
  • 112
  • ...
  • 113
  • ...
  • 114
  • 115
  • 116
  • ...
  • 136

آخرین مطالب

  • حدود استقلال قضایی از دیدگاه فقه و حقوق ایران
  • شناخت علل و عوامل مؤثر بر شکل­گیری طالبان پاکستان
  • نیاز سنجی آموزش مهارت فناورانه دانش آموزان سال دوم متوسطه استان کرمانشاه با استفاده از روش دلفی
  • واگذاری وظایف شهرداری ها در شهرهای میانی(نمونه موردی: شهر شوشتر)
  • میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی فعال در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش
  • موافقتنامه دوجانبه تجاری ایران و افغانستان در خصوص بازارچه های مرزی
  • بررسی سلامت در کنوانسیون­های ژنو ۱۹۴۹ و پروتکل­های الحاقی ۱۹۷۷
  • :جامعه ­شناسی غزل خواجوی کرمانی
  • بررسی تطبیقی مرحله تحت‌نظر در آیین دادرسی كیفری ایران و فرانسه
  • :بررسی نقش مدیریت ریسک در تدارکات پروژه‌های احداث (مطالعه موردی : تولید کارخانه سیمان خرامه استان فارس)

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 خطرات پسته برای سگ‌ها
 رام کردن سریع عروس هلندی
 درآمد از ساخت اپلیکیشن با هوش مصنوعی
 راهنمای خرید غذای خشک سگ
 ترک عادت‌های بد سگ
 شناخت انواع گربه پرشین
 تبدیل ویدیو به ابزار بازاریابی
 درآمدزایی از تولید محتوای هوش مصنوعی
 تکنیک‌های انفجار فروش آنلاین
 درآمدزایی از پادکست
 تقویت رابطه با مدیریت تغییرات
 ایده‌های درآمدزایی بدون اینترنت
 روش‌های کسب درآمد از خانه
 افزایش درآمد مشاوره آنلاین
 پیشگیری از سوءتفاهم در روابط
 راهکارهای افزایش رضایت مشتری
 افزایش اعتماد در رابطه عاطفی
 معرفی نژاد سگ اشپیتز و ویژگیها
 راهنمای کسب درآمد در منزل
 درآمد دلاری از فریلنسینگ خارجی
 آموزش ابزار هوش مصنوعی Gemini
 تفاوت عشق و وابستگی از دید روانشناسی
 ساخت و فروش محصولات دیجیتال
 ضرورت کفش برای سگ‌ها
 ویژگیهای رابطه عاطفی پایدار
 استفاده حرفه‌ای از Leonardo AI
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس