ارزیابی و سنجش کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه
امروزه تغییر نگاه کالبدی- کارکردی در برنامهریزیها به ویژه برنامهریزی شهری به دیدگاهی فراگیرتر و متضمن مفاهیم اجتماعی و رفاه عمومی و نیز تقویت بنیانهای زیست محیطی و ارتقاء کیفیت زندگی، بسیار ضروری به نظر میرسد. در این تحقیق کیفیت محیط شهری منطقه پنج شهرداری کرمانشاه مورد سنجش قرار گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی (در دو سطح توصیفی و تحلیلی) و تکنیک آن پیمایشی بوده است. با بهره گرفتن از فرمول کوکران حجم نمونه 320 نفر در نظر گرفته شد که در قالب پرسشنامهای از ساکنان منطقه پنج در رابطه با وضعیت محیط شهری منطقه خود نظرسنجی شد. با بهره گرفتن از آزمون T تک نمونهای کیفیت محیط شهری منطقه مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با بهره گرفتن از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخصهای تاثیرگذار بر کیفیت محیط شهری مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد کیفیت محیط شهری منطقه پنج از نظر ساکنان در سطح پایینی قرار دارد و رضایت پایینی از کیفیت محیط شهری در میان ساکنان وجود دارد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگیهای کالبدی ـ فضایی، زیرشاخص دسترسی و حمل و نقل دارای بیشترین تاثیر(518/0=β) میباشد. در سطح ویژگیهای کارکردی، زیرشاخص خدمات رفاه اجتماعی (531/0=β)، در سطح ویژگیهای محتوایی زیرشاخص بهداشت محیطی(680/0=β) و در سطح کیفیت محیط سکونتی، زیرشاخص محیط داخلی(569/0=β) دارای بیشترین تاثیر است.
واژگان کلیدی: رضایتمندی ـ کیفیت محیط شهری ـ منطقه پنج- شهر کرمانشاه.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- طرح مسأله
نگاه صرفاً کالبدی ـ کارکردی برنامهریزیها به ابعاد و جنبههای مختلف زندگی در گذشته، سبب شد که از اواخر دهه 1960 تحت تاثیر نیازها وآگاهیهای جدید، مفاهیم اجتماعی نوینی مثل رفاه اجتماعی[1]، کیفیت زندگی[2]و عدالت اجتماعی[3] در قلمرو برنامهریزی و توسعه عمومی مطرح شود (مهدیزاده، 1385: 301). بهکارگیری مفهوم کیفیت زندگی شهری در عرصه برنامهریزی، در واقع واکنشی است علیه توسعه یک بعدی اقتصادی در سطح ملی و توسعه صرفاً فیزیکی ـ کالبدی در مقیاس شهری و همچنین تلاشی است در جهت دستیابی به معیارهای جامعتر و چند بعدی در عرصه برنامهریزی. بر این اساس منظور از کیفیت زندگی شهری در نظر گرفتن شاخصهای اجتماعی، اقتصادی در عین توجه به شاخصهای کالبدی و کارکردی است (همان: 304).
رویکرد نوین برنامهریزی شهری با توجه به مفهوم کیفیت زندگی و به تبع آن در نظر گرفتن شاخصهای اجتماعی ـ اقتصادی در روند و فرایند برنامهریزی، پس از تلاشهای اولیه کشورهای مختلف جهان به خصوص انگلستان و ایالات متحده آمریکا، با حمایت سازمان ملل متحد به تدریج در نظام برنامهریزی ملی و شهری سایر کشورهای جهان جای خود را کم و بیش باز کرده است. بر پایه این نگرش، هدف اصلی از برنامهریزی و طراحی شهری دستیابی به تأمین کیفیت مسکن شهروندان، کیفیت حمل و نقل (همگانی)، کیفیت فضاهای اجتماعی، مدنی و … و در نهایت کیفیت محیط زندگی شهری است (کوکبی، 1384: 5).از طرف دیگر، تحولات جدید شهرسازی جهان و بروز مسایل و مشکلات ناشی از آن، محیطهای شهری از جمله محلههای شهری را در معرض عوارض نامطلوب توسعه شهری قرار داده است. در دهه های اخیر، با تغییرات شگرف ساختار فضایی محلههای شهری از نقش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن ها کاسته شده و نارساییهایی چون آلودگیهای زیست محیطی (آلودگیهای صوتی و هوا و …)، بیکاری، فقر، حاشیهنشینی، بد مسکنی، آسیبهای اجتماعی ـ روانی و فرهنگی، جابجاییهای اجتماعی، افول کارکردی و فعالیتی، خروج فعالیتهای اقتصادی، کیفیت نامطلوب کالبدی و … ظاهر شدهاند. این مسایل و مشکلات را میتوان ناشی از اتخاذ رویکرد سنتی (کالبدی ـ کارکردی) در برنامهریزی شهری دانست که کاهش کیفیت محیط شهری را در مناطق شهری به خصوص محلههای شهری موجب شده است. این پدیده تقریباً در تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران بروز یافته است (همان: 6).
در ایران نیز به دلیل ضعف برنامهریزی، مهاجرتهای وسیع و رشد سریع کالبدی و مهمتر از همه اعمال سیاستها و روشهای ناکارآمد در مواجهه با محلههای شهری و همچنین بیتوجهی به نقش محلههای شهری در ارتقای هویت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و … شهری، مشکلات و مسایل محلههای شهری به صورت قابل توجه ظاهر شده است. این بیتوجهی باعث کاهش کیفیت محیط اجتماعی، تسریع روند تخریب فیزیکی، به هم خوردن تعادل میان رفاه اجتماعی و کارآیی اقتصادی (به نفع کارایی اقتصادی) و به طور کلی کاهش کیفیت محیط شهری و کیفیت زندگی شهری در محلههای شهری شده است. با توجه به اهمیت مسئله “کیفیت”، به نظر میرسد چنانچه برنامهها و مداخلات کالبدی در شهرها، همچون گذشته بدون توجه لازم به کیفیت محیط شهری در مراحل مختلف تصمیمگیری صورت پذیرد، تضمینی برای دستیابی به محیطهای دارای کیفیت شهری مطلوب وجود نخواهد داشت.
منطقه پنج در جهت شمالشرق کلانشهر کرمانشاه واقع گردیده است، مساحت این منطقه در حدود 2158 هکتار میباشد و براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در حدود 165334 نفر جمعیت دارد که بیش از 19 درصد جمعیت شهر کرمانشاه را در برگرفته است (سالنامه آماری استان کرمانشاه، 1390). طی چند سال اخیر مجموعه مسکن مهر و شهرکهای جدید در سمت شرقی این منطقه به وجود آمده است (شهرک شهرداری، شهرک جهاد، شهرک دانش و …) همچنین روستای نوکان نیز به این منطقه اضافه شده است. وجود تفاوت در شهرکهای جدید و قدیمی، وجود مجتمعهای مسکونی (مسکن مهر) و نقاط روستایی جذب شده در شهر (روستای نوکان) در سطح منطقه پنج شهرداری کرمانشاه، پژوهش حاضر را بر آن داشت که با توصیف و تبیین مفهوم کیفیت، ضمن شناسایی مولفههای موثر بر بهبود کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهر کرمانشاه، شاخص های تأثیرگذار و چگونگی ارتباط این شاخص ها را در محیط شهری منطقه مورد مطالعه (شهرکهای احداث شده جدید و قدیمی، مجتمعهای مسکونی و نقاط روستایی جذب شده) بررسی نماید تا در نهایت بتواند با ارائه پیشنهاداتی زمینه مناسبی جهت ارتقای کیفیت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه فراهم آورد.
1-2- سوالهای تحقیق
با این چشم انداز از مسئله، سوالهای تحقیق به قرار زیر بوده است:
1-2-1- کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه در چهار حیطه «ویژگیهای کالبدی، ویژگیهای کارکردی، ویژگیهای محتوایی، محیط سکونتی» چگونه است؟
1-2-2- بین پایگاه اقتصادی و قومیت شهروندان با رضایتمندی از کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه چه ارتباطی وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
در دهه های اخیر موضوع کیفیت محیط شهری به یک بحث تخصصی و عمومی نزد کارشناسان و برنامهریزان شهری و حتی مردم تبدیل شده است و توجه مردم از اهداف مادی به ماهیت زندگی در مجموعههای ناکارآمد شهری معطوف شده است. شایان توجه است که در تمام مشکلات شهری یک مولفهی کیفیت محیطی وجود دارد. به عبارت دیگر بسیاری از مشکلات محیطی به سرعت به مشکلات شهری تبدیل میشوند (Porteous, 1971:155-156).
نگاهی به فرایند برنامهریزی شهری کشور و تحقیقات انجام شده در این زمینه در چند دهه گذشته و نتایج عینی و ملموس آن نشان میدهد که برنامهها و طرحهای مربوط از پاسخگویی به نیازهای کیفی در محیطهای شهری بازماندهاند و عملاً به نتایج قابل قبولی دست نیافتهاند. کیفیت به یکی از مفاهیم محوری دانش شهرسازی جدید تبدیل شده است که از اهمیت نظری و عملی فراوانی برخوردار است. گذشته از اهمیت نظری، به واسطه بحران کیفیت که در حال حاضر محیطهای شهری در ایران با آن مواجهاند، کیفیت محیط شهری از نظر عملی مورد توجه قرار گرفته است.
با توجه به اهمیت مسئله “کیفیت”، به نظر میرسد چنانچه برنامهها و مداخلات کالبدی در شهرها، همچون گذشته بدون توجه لازم به کیفیت محیط شهری در مراحل مختلف تصمیمگیری صورت پذیرد، تضمینی برای دستیابی به محیطهای دارای کیفیت شهری مطلوب وجود نخواهد داشت. این پژوهش در نظر دارد با هدف سنجش کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه از نگاه شهروندان، رضایت و آزردگی خاطر ساکنین از محیط شهریشان را مورد بررسی قرار دهد تا در نهایت بتواند با شناسایی نقاط قوت و ضعف منطقه، زمینه مناسبی جهت تصمیم گیری مدیران شهری منطقه و ارائه خدمات بهتر به شهروندان فراهم کند. همچنین نتایج بدست آمده از
خرید اینترنتی فایل کامل :
چرایی متفاوت بودن کیفیت محیط شهری از دیدگاه ساکنان می تواند زمینهای برای تحقیقات بعدی و واکاوی علل آن باشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
- ارزیابی و سنجش کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه.
1-4-2- اهداف جزیی
- تعیین ارتباط پایگاه اقتصادی، قومیت شهروندان با رضایتمندی از کیفیت محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه.
- تعیین رضایتمندی از وضعیت کالبدی محیط شهری در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه.
- تعیین رضایتمندی از ویژگیهای کارکردی محیط شهری (خدمات) در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه.
- تعیین رضایتمندی از ویژگیهای محتوایی محیط شهری (اجتماعی- محیطی) در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه.
- تعیین رضایتمندی از محیط سکونتی در منطقه پنج شهرداری کرمانشاه.
1-5- پیشینه تحقیق (مرور ادبیات و سوابق مربوطه):
مفهوم کیفیت محیط شهری برای اولین بار در کنفرانس هابیتات (Habitat) سازمان ملل در سال 1976 مطرح شد. در این کنفرانس کیفیت محیط را مترادف با برآورده کردن نیازهای اساسی انسان و عدالت اجتماعی دانستند. این نیازها عبارت بودند از: غذا، مسکن، شغل، بهداشت، آزادی، شرافت و امکان پیشرفت فردی و توزیع عادلانه درآمدهای توسعه (بحرینی، 1386: 145). یک کمبود واضح در این زمینه، یک توصیف دقیق و جامع از “کیفیت محیط” برای نواحی مسکونی به لحاظ عناصر اصلی و مهم آن است چرا که مطالعات سیستماتیک بر روی کیفیت محیط برای مقاصد سکونتی، نسبتاً جدید است (Carp and et al, 1975: 24).
در نیمه اول قرن بیستم، بستری برای شکلگیری مجموعهای از نظرات، اقدامات و گرایشات در حوزه شهرسازی اروپا و امریکا به وجود آمد که از زوایای گوناگون به ابعاد اجتماعی، فرهنگی، زیباشناختی و روانشناسی توسعه و عمران شهرها معطوف بوده و کم و بیش در تغییر و اصلاح روندهای جاری در زمان خود و بعد از آن تأثیر گذاشتند. در میان انبوه این نظریات، برخی از آن ها تأثیرات بیشتری بر موضوعات مربوط به ابعاد کیفی توسعه در طرحهای شهری به خصوص طرحهای جامع شهری به جای نهادهاند. این نظرات و اقدامات عبارتند از: منشور آتن، باغشهرها، واحدهای همسایگی و شهرهای جدید. علاوه بر نظریات فوق، جریانهای فکری دیگری نیز بر طرح و شکلگیری رویکردی نوین در شهرسازی موثر بودند که عبارتند از: پست مدرنیسم، نوشهرگرایی و توسعه پایدار (عباسزادگان و رضوی، 1385: 16). در جدول شماره (1-1) محورهای اصلی این نظریات که در رابطه با کیفیت محیط است نشان داده شده است:
جدول (1-1): نظریات تأثیرگذار بر ابعاد کیفی توسعه در طرحهای شهری و محورهای مرتبط با کیفیت محیط شهرها
محورهای اصلی | منابع نظریههای علمی |
توجه به کیفیت محیط شهری، ارزشهای اجتماعی محله و ارتباط با طبیعت. | منشور آتن |
توجه به کیفیت محیط شهری و لزوم نزدیکی شهر و روستا و حفظ عناصر طبیعی و ارزشهای زیبا شناختی. | باغشهرها |
توجه به تأمین خدمات در مناطق مسکونی و چگونگی توزیع واحدهای خدماتی، ابزاری مفید برای برنامهریزی کالبدی و نه چندان مفید برای طراحی شهری. | واحد همسایگی |
توجه به ارزشهای محلی و کیفیت زیست در فضای شهری. | پست مدرنیسم |
هدف قرار دادن کیفیت محیط در کنار کیفیت کارکردی. | شهرهای جدید |
کاهش آلودگیها، حفظ عدالت، سازگاری با طبیعت. ارتقای کیفیت زندگی. |
توسعه پایدار |
مأخذ: (عباسزادگان و رضوی، 1385: 16)
به طور کلی مطالعه سیستماتیک در مورد کیفیت محیط (سکونتی) به نیمه دوم قرن بیستم باز میگردد.
F.M. Carp و همکارانش مطالعات انجام شده در این زمینه را به دو دسته تقسیم نمودهاند:
الف ـ بعضی از مطالعات اولیه به طور جنبی به موضوع کیفیت محیط مرتبطاند. ویژگی این مطالعات قدمت بیشتر آن ها و بررسی رابطه متقابل فرد با محیط بلافصل خود است (اثرات مجاورت فیزیکی واحدهای مسکونی بر رفتار اجتماعی فرد).
منابع مربوط نشان میدهد تحقیقات در زمینه کیفیت محیط شهری در ابتدا از کیفیت مسکن و میزان رضایت از محیط بلافصل سکونتی (محیط شهری) شروع شده و به تدریج به حوزههای وسیعتر در سطح محلهها، اجتماعات محلی، شهر، منطقه و کشور کشیده شده است. در ادامه نمایهای از مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت محیط (سکونتی) شهری از آغاز تا چند سال اخیر دستهبندی شده و سعی شده خلاصهای از آن به صورت روش و یافتههای تحقیق بیان شود. از مشخصات بارز اکثر این مطالعات استفاده از معیار رضایتمندی افراد در تعیین کیفیت سکونتی و کیفیت محیط شهری بوده است جدول شماره (1-2).
[1].Social Welfare
[2]. Quality of Life
[3]. Social Justice